

گروه طالبان با پیروی از شیوههای ولایت فقیه ایران، زنان افغانستان را سرکوب میکنند ـ مجلهی اورال
در آستانهی آغاز دروس دانشگاها و سال تعلیمی، دانشگاه دولتی پلیتخنیک در اطلاعیهی که امروز شنبه، سیام دلو منتشر کرده، گفته است که دانشجویان دختر و کارمندان زن باید حجاب سیاه داشته باشند.
در این اطلاعیه برای دختران و پسران تایمهای جداگانه در نظر گرفته شدهاست بر اساس این اطلاعیه دختران قبل از ظهر و پسران بعد از ظهر درس میخوانند. هنوز مشخص نیست که استادان زن و یا مرد می توانند هر دو تایم را تدریس کنند یا خیر.
این درحالیست که طالبان پس از به قدرت رسیدن تمام دانشگاههای دولتی و مکاتب بالاتر از صنف ششم را بر روی دختران بستند که با واکنشهای زیادی همراه گردید. در قضایایی حقوق شهروندی و به ویژه تحمیل خواستههای حاکمیت بر زنان، شباهتهای عجیبی بین قرائت ولایت فقیه در جمهوری اسلامی ایران و حکومت خودخوانده طالبان در افغانستان دارد.
در سال ۱۳۵۷ كه انقلاب اسلامي (ولایت فقیه) به پيروزي رسيد، نگرش روشن و عميقي را در نوع نگاه به پوشش زنان تجربه كرد. پيشترها پايبندي محكم مردم به سنتهاي ايراني و فرهنگی های باستانی در مسئله پوشش مردم ریشه دارد بود که تا هنگام نهضت مشروطه و رضاخاني در حكومت پهلوي دوم، آزادی عمل و حق انتخاب پوشش به نوع دلخواهی هر شخص محترم شمرده میشد. اما بعد از پيروزي انقلاب اسلامي با محوریت «ولایت فقیه» شرایط تغییر و پوشش با قرائتهای حکومت بر مردم و به ویژه زنان اجباری اعلان گردید. در همان روزهای اول اعلان پوشش اجباری، جمعي از زنان در اعتراض براي استفاده از پوشش اسلامي با قرائت «ولایت فقیه» در ادارات دولتي، تظاهرات كردند. ميتوان گفت ماجراي حجاب در نظام جمهوري اسلامي ایران از همين روزهای نخست انقلاب آغاز شد و با فراز و نشيبهاي بسيار با توسل به خشونت پلیس، بسیج و به ویژه گشت ارشاد و در نهايت به شرايط امروز منتهي شد. ولی تحمیل پوشش اجباری بنام حجاب بر زنان ايراني تبديل به یک مشاجره و جدال دایمی بین مردم و نظام ولایت فقیه اسلامي شده و این کشمکش بین حاکمیت و مردم تا کنون جریان دارد. ولی استخبارات جمهوری اسلامی ایران در تلاشند تا این پوشش مخصوص خویش را به بسياري از مناطق دنيا صادر کنند، اما در كشور ایران با وجود كثرت خشونت مداوم نیروهای مسلح و بسیج بنام مبارزه با بد حجابی، وضع طور ديگري است و مسئله تحت عنوان برخورد با بدحجابي با مخالفت کتلویی مردم و نخبگان فرهنگی و اجتماعی به يك چالش بزرگ تبديل شده است.
شانزدهم اسفند ۱۳۵۷ آقای خميني رهبر انقلاب ولایت فقیه در جمع طلاب قم اعلام كرد: «زنان اسلامي بايد با حجاب اسلامي بيرون بيايند. نه اينكه خودشان را بزك كنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پيشين كار ميكنند. زنها بايد وضع خودشان را عوض كنند... به من گزارش دادهاند كه در وزارتخانههاي ما زنها لخت هستند و اين خلاف شرع است.»
ولی اين سخنان بهسرعت با تظاهرات اعتراضآميز کتله های از زنان در تهران و شماری از شهرهای ایران مواجه شد، بهطوري كه عكس اين تظاهرات در كنار تيتر يك روزنامههاي ۱۷ اسفند قرار گرفت. «خواست رهبر اين است كه حجاب اسلامي در مملكت بايد رعايت شود.» اما شعار زنان معترض اين بود كه حجاب، پاكي نميآورد و حجاب هر كس در نهاد اوست. اغلب سخنران ها در مراسم های اعتراضی معتقد بودند كه زنان و مردان هر دو برابر و هر دو بايد آزاد باشند. اين مخالفتها در طی روزهاي بعدی با گستردگی بیشتر ادامه پيدا كرد. دختران در خیلی مدارس ایران تظاهرات كردند. كاركنان زن هواپيمايي ملي ايران به اين فرمان معترض بودند. جمعي از زنان كارمند در تهران و شهرهاي بزرگ نيز به اين اعتراضات پيوستند. البته اين حركتهاي معترضانه از سوي نیروهای مسلح و بسیج نيز بي پاسخ نماند و درگيريهاي لفظي و فزیکی شدید در نقاط مختلف بين دو گروه شدت گرفت که از سوي نيروهاي مسلح و بسیج نظام ولایت فقیه با شعار «يا روسري، يا توسري» به شدت و با خشونت تمام سرکوب شد.
لذاست که میتوان دید که در حال حاضر همان تاریخ ایران در افغانستان تکرار میگردد و همان قوانین اجباری حاکمیت خودخوانده طالبان باعث تداوم اعتراض زنان است که با خشونت، زندان، شکنجه و ترور طالبان روبهرو میگردد.