

جنبشهای الهامبخش حامی حقوق زنان در جهان (قسمت پنجم) ـ مجلهی اورال
مهمترین رویداد در این مجمع جهانی مبارزه با بردهداری، قرائت قطعنامه بود که با عنوان «اعلامیه مکنونات قلبی» یا «اعلامیه نظرات» شناخته میشود و استانتون آن را نوشته بود. او در این نوشتار با یادآوری اصولی که پیشزمینه انقلاب آمریکا شدند، استدلال کرد که حکومتکردن بر زنان، بدون رضایت آنها ناعادلانه است؛ همانگونه که اخذ مالیات از زنان بدون آنکه آنها در مجالس قانونگذاری نمایندهای داشته باشند. او سپس با نقلقول از قانون اساسی ایالاتمتحده آمریکا نوشت:
«این حقایق را بدیهی میدانیم که مردان و زنان برابر آفریده شدهاند که آفریدگار از بدو آفرینش به جملگی آنها حقوق مشخص و سلبناشدنی اعطا کرده؛ که حق حیات، آزادی و تلاش برای خوشبختی، از جمله آنها ست؛ که دولتها برای تحقق دستیابی به آن حقوق و تضمین آنها شکل گرفتهاند و قدرتشان ناشی از رضایت مردم است.»
سپس با اقتباس از اعلامیه استقلال آمریکا، که توماس جفرسون آن را نوشته بود، و استفاده از آن به عنوان یک الگو در شیوه نگارش، ظلمهایی را که بر زنان رفته بود در ١۸ ماده یادآوری کرد؛ از جمله محرومبودن زنان از «حق رأی، که مقدمترین حقوق شهروندی است» و محکومبودن زنان به اطاعت از مردان که «امتیاز یهوه را هم به سود خود غصب کرده بودند» و به خود حق میدادند حوزه عمل زنان را مشخص کنند در حالی که این موضوع فقط «به وجدان یک زن و آفریدگار او مربوط میشود». شرکتکنندگان در این کنوانسیون به هر هجده ماده رأی دادند و قطعنامه مذکور را تصویب کردند. بحثبرانگیزترین این تصمیمات طرح رأیدادن زنان بود که پس از ساعتهای متمادی بحث داغ بالاخره تصویب شد.
اعلامیه سِنِکا فالز یک فراخوان جدی برای گذار از حرف به عمل بود. در این اعلامیه استانتون مطالبات زنان را بهصراحت عنوان کرده بود و در بخش پایانی آن گفته بود که «از آنجا که زنان احساس میکنند مورد ستم واقع شدهاند، به آنها ظلم شده و ریاکارانه از اساسیترین حقوق مقدس خود محروم شدهاند، مصرانه اعطای بلادرنگ کلیه حقوق و امتیازاتی را مطالبه میکنند که به عنوان شهروندان ایالات متحده آمریکا حق مسلم آنها است.»
به نقل از یکی از کنشگران، با وجود اینکه او «سالها در آرزوی آزادی اندیشه و عمل حسرت خورده بود، که در آن زمان از همه انسانها سلب شده بود، مجمع سنکا فالز به تلاطمی که در تمام آن سالها در درونش میخروشید شکل و صدا داد» و او را به سوی عمل رهنمون کرد و در این سفر تنها نبود. ظرف چند سال کنوانسیونهای متعدد در زمینه حقوق زنان به طور منظم در سراسر کشور برگزار شد؛ احراز حق رأی برای زنان خیلی زود به یک مطالبه محوری در این نهضت تبدیل شد. الیزابت کدی استانتون و سوزان آنتونی بقیه زندگیشان را وقف این هدف کردند. علیرغم آنکه استدلالهای زنان بر پایه اصولی کاملا بدیهی و مسلم مطرح شده بود، اعطای حق رأی به زنان در نهایت هفت دهه به طول انجامید.
ادامه دارد ...