_69430.jpeg)
_69430.jpeg)
طالبان به مراکز آموزشی: صنفهای دختران و پسران جدا شود؛ بررسی چالشهای تجزیه صنوف - مجلهی اورال
به تازگی مکتوب رسمی از جانب طالبان برای جدا شدن صنوف دختران و پسران در مراکز آموزشی در کابل صادر شده است. یکی از اعضای نظارت مربوط به ریاست معارف شهر کابل به مجلهی اورال تأیید میکند که مکتوبی با موضوعی جداسازی صنفهای دختران و پسران در مراکز آموزشی صادر شدهاست.
بحثها و تحلیلها در مورد چالشها، معایب و مزایای این طرح شروع گردید، محمدرضا اطلس یکی از اساتید مراکز آموزشی که یک شخصیت علمی و چهره شناختهشده بین دانشآموزان هست و سالانه بیش از ۱۰۰۰ نفر شاگرد را دریکی از مراکز آموزشی فعال، در خصوص مضامین ساینسی تربیت میکند و تجربه تدریس صنوفِ بالای ۳۰۰ نفر را بهصورت مختلط داشت/دارد، در این زمینه به مجلهی اورال میگوید: بحث جداسازی دختران و پسران در دانشگاهها، مدارس و مراكز آموزشى، بحثى دامنهدار، بسيار مفصل و طولانى است كه ما در اینجا بهصورت مختصر بررسى میکنیم:
از نظر من؛ انسانها یک موجود ذاتاً اجتماعی است و این اجتماع بر اساس نیازها به وجود آمده است. مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی یکی از مکانهای سالم برای اجتماعی شدن انسانهاست، هیچچیزی صدر در صد مفید نبوده و هیچچیزی صد در صد مضر هم نیست؛ اما من معتقدم که اختلاط پسران و دختران در مکانهای تحصیلی و تعلیمی برای فراگیری تعلیم و تربیت، مزایا و جنبه مثبت آن، بیشتر از مضرات و جنبه منفی آن است که بهصورت مختصر به مزایای آن اشاره میکنم:
۱. تعليم و تربيت مختلط با عدالت و انصاف سازگارتر است؛ زیرا همه میتوانند از فرصتهای تحصيلى و امكانات آموزشى، به يك اندازه استفاده ببرند؛
۲. غالباً گفته میشود كه جوّ اخلاقى مؤسّسات آموزشى مختلط، بهتر از مؤسّسات غير مختلط است؛
۳. تعليم و تربيت مختلط از نوع غیر مختلط آن اقتصادیتر است. برخى از آنها معتقدند كه آموزش و تحصيل دختران جوان و زنان در كنار پسران و مردان، بسيارى از هزینههای اقتصادى را كاهش میدهد و برعکس، اگر دو جنس در مدارس جدا از هم و در عرض یکدیگر تحصيل كنند، داراى هزینههای اضافى بسيارى خواهد بود و اين امر، يكى از مهمترین دلیل برای آموزش مختلط است؛
۴. تجربهى تحصيل و آموزش دختران و پسران جوان در مدارس مختلط، براى كارهاى گروهى آنها در آينده مفيدتر است که خودم بارها تجربه کردم و به نتایج مثبت رسیدم؛
۵. پسران و دخترانی كه در مؤسّسات آموزشى، با فضاى باز و بدون قیدوبند جنسيّتى تحصيل و كار كنند، براى انجام كارهاى مشترک در آينده و ساختن جهانِ بهتر، آمادگى بيشترى خواهند داشت.
یکی از اساتید یک مرکز آموزشی که سالها تجربه تدریس دارد در این زمینه چنین میگوید:
صنوفی که از شاگردان مختلط تشکیل شده باشد باعث تقویت روحیهی همپذیری میگردد، روابط اجتماعی بین شاگردان تقویت میشود و گروههای فعال تشکیل میگردد، جوانان مشارکت در کارهای جمعی را از این نوع فضا یاد میگیرند و در کُل این نوع فضا، یک فضای مناسب و مسالمتآمیز جهت رشد و شکوفایی استعدادهاست.
یکی از مدیران مراکز آموزشی در بارهی چالشهای جداسازی صنفهای دختران و پسران طی مصاحبهای با مجله این گونه دیدگاه خود را بیان کردهاست:
۱. عدم رقابتهای درسی و کمانگیزه بودن شاگردان در صنفها؛
۲. ایجاد نظم و تطبیق قوانین و مقررات دشوار میشود؛
۳. دیدگاهها و نظریات، پیرامون موضوعات درسی محدود میشود؛
۴. تشریحات بعضی موضوعات بسیار دشوار میگردد؛
۵. خیالبافی، تخیلات و برداشتهای کج، بیشتر میگردد؛
۶. فقدان صمیمیت در صنفهای درسی و بیانگیزه بودن استاد.
اینها مواردی است که من بهعنوان یک مدیر مرکز آموزشی، در زمینهی مزایا مزایای صنوف درسی مختلط و چالشهای جداسازی صنوف دختران و پسران، یادآوری نمودم.
یکی از اساتید فعال و با تجربه در این زمینه چنین می گوید:
صنوف که از شاگردان مختلط تشکیل شده باشد باعث تقویه روحیه همدیگر بپذیری میگردد، روابط اجتماعی بین شاگردان تقویت میگردیده و گروههای فعال تشکیل میگردد، مشارکت در کار را از این نوع فضا یاد میگیرد و در کُل این نوع فضا، یک فضای مسالمت جهت رشد و شکوفایی استعدادهاست.
یکی دیگر از اساتید در مورد مزایای صنوف مختلط چنین ابراز نظر کرده است:
اگر صنف دختران و پسران یکجای باشد به نظر من چند خوبی دارد:
۱- به گفتهی همان ضربالمثل و اصطلاح هزارگی ما، ملَل هردو طرف از یک دیگر شان دور میشوند.
۲- نگاههای جنسی پسران به دختران - که فعلا خودم شاهد آن هستم - کم میشود.
۳- نوید برای یک آیندهی سالم برای هردو طرف محتمل است.
۴- ایجاد ذهنیت برابری بین هردو طرف شکل میگیرد.
اگر جدا باشد تمام چهار گزینهی میتواند برعکس شود، فقط یک خوبی دارد که روح و روان آدمهای سنتی که فکر میکنند با صنوف مختلط پسران و دختران اسلام در خطر است، آرام میشود.
با توجه به مواردی که ذکر شد آموزش مختلط مزایای بیشتر دارد و طبعاً اثرات بهتری آموزشی را برای دانشآموزان پسر و دختر بهدنبال دارد.
جداسازی صنفهای درسی به صورت مستقیم دختران را متضرر میکنند؛ زیرا به صورت معمول جمعیت دختران در یک صنف کمتر از پسران است. وقتی صنفی تجزیه میگردد، امکان تشکیل صنف برای پسران هست. اما برای چند نفر انگشتشمار از دختران مراکز آموزشی نمیتوانند صنف مستقل تشکیل دهند. بنابراین بهصورت خودکار فرصت آموزشی دختران سلب میشود.