_71162.jpeg)
_71162.jpeg)
اعتراضات زنان واکنشی در برابر جزماندیشی طالبان است ـ مجلهی اورال
نزدیک به پنج ماه از سقوط حکومت پیشین به دست گروه طالبان میگذرد. این گروه که هماکنون زمام امور کشور را به دست دارند، تا پیش از حضور آنان اکثر کشورهای غربی علاوه بر حمایتهای مالی و نظامی به صورت جدی کنار زنان افغانستان ایستاده بود و برای تقویت و باز تولید قدرت زنان سرمایههای هنگفتی را پرداخت کردند.
نظام و حکومت پیشین به صورت غیرقابل باور از هم پاشید. اشرف غنی رئیس جمهور فراری با وقاحت تمام کشور را ترک کرد و تمام هست و نیست دو دهه فقط در ظرف چند ساعت از هم پاشید و قاعده و سطح جامعه به دست طالبان تغییر داده شد.
از تمام سرمایهگذاریهایی که کشورهای غربی کرده بود به نظر میرسید همه چیز به فنا رفت، ازدولت ـ ملتسازی تا عرصه آموزش، حکومت داری، رسانهها، جامعه مدنی که تمام اینها مولفههایی از یک جامعه مدرن بود ولی حضور طالبان بر همه چیز چیره شد و تنها جایی که اندکی قاعده را تغییر داد همین باز تولید قدرت زنان است.
به نظر میرسد اگر کشورهای غربی در افغانستان از هر نگاه شکست خورده باشند ولی در عرصه توانمندسازی زنان سرمایهگذاریشان خوب نتیجه داده است. طالبان که زنان را جنس دوم، و اکنون آنان را دشمن موجودیتشان میپندارند حالا توسط اعتراضات آنان به چالش کشیده شدهاند.
زنان اکنون در زیر سلطهی طالبان تنها حامی حقوق بشر و جمهوریت راستین هستند. طالبان که نمایندهی یک گروه قومی با ذهنیت بسته پا در شهر گذاشته بود اکنون توسط زنان زمینگیر شده است و خواست بهرسمیت شناختن این گروه را با تظاهراتهای خیابانی شان به تعویق میاندازند.
همانقدر که طالبان در برابر خواستههای جامعهی جهانی از لجاجتشان کوتاه نیامدهاند و تعهدات مبنی بر ایجاد حکومت همه شمول با حضور تمام اقوام، احترام به حقوق بشر، آزادی زنان و رسانهها را عملی نکردهاند زنان نیز موازی با طالبان عمل کرده است. زنان، قهرمانانی که سینه در برابر گروه طالبان سپر میکنند، با شعارهای بنیادین افکار و اعمال طالبان را به چالش میکشند.
اکنون شاید طالبان به این نتیجه رسیده باشند که ستیز با زنان افغانستان نه ممکن است و نه عقلانی و این استقامت زنان افغانستان کشورهای غربی را نیز امیدوار به این ساخته است که طالبان را علاوه بر فشارهای بیرونی مثل وضع تحریمها میتوان از قوتهای درونی مثل جنبش زنان نیز در تنگنا قرار داد که دست از لجاجت بردارند و تن به ایجاد حکومتی دهند که مولفههای دموکراسی در آن نمایان باشد تا امارت خیالی که نه سر دارد و نه پا.
طالبان تصور میکردند که در مقابل آمریکاییها و نیروهای امنیتی با سلاح جنگیدند و پیروز میدان شدند، اکنون ممکن به این درک رسیده باشند باید در مقابل جنبش خودجوش زنان افغانستان از شیوه برخورد متفاوتتری کار بگیرند. طالبان اگر تصور میکردند شکست دشمن گذشته با بمب و انتحار و جنگ رودررو ممکن بود، در مقابل این جنبش راهکاری جدیدی در نظر گرفت که با سلاحهای گرم جواب نمیدهد، بل باید با آنان با اندیشه و قدرت منطق حرف زد.
جسارتی را که زنان افغانستان در این چهارونیم ماه مقابل یک گروه تروریستی از خود به نمایش گذاشته است قابل ستایش و درخور احترام است. زنانی که نشان میدهند در بعضی دیالوگهای خیابانی با سربازان گروه طالبان حتا تا جایی عقیده این سربازان را تغییر داده است، پاسخ به جزماندیشی و تعصب کور طالب است که تصور میکنند حضور زنان در جامعه تابو و سفر شان بدون محارم در یک شهر گناه مطلق است.
به میزانی که حساسیت طالبان علیه زنان بیشتر میشود، توجه جهان به زنان افغانستان نیز دقیقتر و بیشتر میشود مسالهای که به سود زنان افغانستان و به صلاح جامعه تمام میباشد. پس از وضع چندین قانون عجیب و غریب بر زنان افغانستان توسط طالبان، آمریکا را وادار ساخت تا نمایندهی ویژه در امور زنان افغانستان تعیین کند که این اقدام به صورت خودکار مساله کسب مشروعیت بینالمللی طالبان را با چالش مواجه میکند.
به نظر میرسد اعتراضات خیابانی زنان افغانستان خیال و خواب طالبان را آشفته کرده باشد. برخوردی که آنان با زنان دارند شایسته تمام شهروندان بهویژه زنان نیستند. طالبان باید در روشهای برخورد خود تجدید نظر کنند و بیشتر از این در امور خصوصی افراد مداخله نکنند.