_4446.jpeg)
_4446.jpeg)
طالبان چگونه با انتظار و آرامش، آمریکا را فریب دادند؟ (قسمت اول) ـ مجلهی اورال
اشاره: "روایت تسلط طالبان و سقوط جمهوریت در افغانستان"، در نشریهی والستریت ژورنال منتشر شده که این مقاله توسط مجلهی اورال به فارسی برگردان شده است.
جنبش اسلامگرایانه از میانهروی صحبت میکرد تا دستاوردهای خود را در میدان نبرد تقویت کند، که سرانجام واشنگتن و متحدان افغانش را غافلگیر کرد.
در دسامبر 2012 در ساختمانی در شمال پاریس، نمایندگان طالبان و نمایندگان جمهوری افغانستان به حمایت امریکا برای عقبنشینی مخفیانه گردهم آمدهبودند و این امید بهوجود آمد که یک توافق صلح میتواند به جنگ حلناشدنی آنها پایان دهد.
طالبان، که با افزایش نیروهای امریکایی در زمان اوباما در افغانستان شکست خورده بودند، با سران جهادی افغانستان، فعالان جامعهی مدنی و شماری از نمایندگان زن مجلس نمایندگان، غذای فرانسوی؛ اما بدون گوشت خوک خوردند.
در سند توافق در این اجلاس آمده است که از سوی طالبان اطمینان داده شدهاست که دیگر به دنبال ادارهی افغانستان به صورت تنهایی نیستند و پذیرفتند که قانون اساسی جدید «راه را برای تقسیم قدرت در دولت بعدی هموار خواهد کرد.» هنگامی که نمایندگان جمهوری به کابل بازگشتند، بسیاریها از اینکه طالبان نسبت به رفتار ظالمانهای که در دههی 1990م. بر افغانستان داشتند، تکامل یافته اند، خشنود بودند.
9 سال بعد، طالبان همچنان با پیامهای آشتیجویانه جهان را آرام میکرد و همزمان با تلاشهای دیپلماتیک برای تامین هدف نهایی خود، یعنی عقبنشینی نظامی امریکا، جنگهای خونینی را در داخل کشور دنبال میکردند.
انحصار قدرت در نهایت منجر به شکست میشود. به همین دلیل است که ما میخواهیم همه را همراهی کنیم. تجربیات گذشته نشان داده است که شما در نهایت شکست خواهید خورد و صلح پایدار به ارمغان نمیآورید.
افغانستان در طول تاریخ خود، از تلاشهای خارجیها برای تغییر نظام در آن کشور، از امپراتوری بریتانیا در قرن نوزدهم تا اشغال شوروی در دههی 1980 محل شکست بودهاست.
بررسی این موضوع که چرا تلاشهای صلح امریکا به طرز شگفتانگیزی شکست خورد و ریاست جمهوری بایدن و جایگاه جهانی امریکا را به عقب انداخت، مهارت طالبان در این بازی طولانی دیپلماتیک را آشکار میکند.
بیصبری فزایندهی امریکا در برابر طولانیترین جنگ خارجیاش، سرعت این گفتوگوها را بیشتر میکرد و انگیزههای طالبان را برای انعطافپذیری یکبهیک کاهش میداد. زلمی خلیلزاد، که به عنوان مذاکرهکنندهی ارشد امریکا در هر دو دولت (ترامپ و بایدن) خدمت میکرد، گفت: «برای رییسجمهور بایدن، درست مانند رییس جمهور ترامپ، «اولویت، خروج از افغانستان بود، نه حل و فصل مشکل جنگ در آن کشور». آنها این مساله را را روشن کردند که دقیقاً همین رویکرد، باعث تقویت طالبان شد.
مقامهای امریکا در جستوجوی خروج بودند و تصمیم گرفتند که رفتار طالبان را به بهترین شکل ممکن توجیه کنند و در عین حال جمهوریتی که در افغانستان به وجود آوردهبودند، نابود کنند. رهبران طالبان با درک این مساله یاد گرفتند که چگونه اهداف واقعی خود را با لحن آرامشبخش که برای دیپلماتها و مذاکرهکنندگان خارجی جذاب بود، مبهم سازند.
اکنون پرسش ایناست که آیا قدرتهای غربی میتوانند از ناکامیهای گذشته درس بگیرند و تلاش کنند تا جنبش اسلامگرای طالبان را به سمت رفتار و سیاستهای معتدلتر سوق دهند؟ تجربه نشان میدهد که طالبان به راحتی سنتهای دیرینهی خود را با پول نقدِ غربیها و جایگاهی که در جامعهی جهانی دارند، مبادله نمیکنند.
برخی از مقامهای امریکایی بر این باورند که طالبان در عمل صداقت خود را در رفتار با آنها ثابت کردند و آنان تاکید میکنند که مذاکره به عنوان یک راهحل، میتوانست دستکم برخی از دستاوردهای حاصل از تلاشهای 20 سالهی بینالمللی در افغانستان را حفظ کند. آنها استدلال میکنند که ناسازگاری رییس جمهور اشرف غنی، در نهایت این تلاشها را نابود کرد که در پی آن عناصر تندروتر طالبان را تقویت کرد.
نیروهای مسلح افغانستان که پس از ختم حمایت امریکا قادر به مبارزه نبودند، در ماه اگست از هم پاشیدند و به طالبان این امکان را دادند که تقریباً تمامی مراکز شهرها را تصرف کنند و در کمتر از یک هفته به کابل برسند. فروپاشی ساختارهای دولتی باقیمانده پس از فرار اشرفغنی از کشور در 15 اگست، مذاکرات مورد حمایت امریکا را در مورد انتقال مسالمت آمیز به بنبست کشاند.
دولت جدید و سرپرست افغانستان که در ماه سپتامبر تشکیل شد، نزدیک به صددرصد آن از روحانیان طالبان بودند که متهم به جنایتهای جنگی بودند. هرچند رژیم جدید تا کنون از میزبانی آشکار گروههای تروریستی یا ارتکاب جنایاتهای آشکار که در گذشته از سوی جامعهی جهانی به آن محکوم بودند، خود داری کرده؛ اما همچنان حقوق زنان را به شدت محدود کرده و آموزش دختران را بالاتر از صنف ششم اجازه ندادند و یا در اکثر موارد ممنوع کردند. اکثر ولایتها با قومیتهای گوناگون را به حاشیه راندند و... که عملاً پایگاه قدرت تکقومی پشتونی را به نمایش گذاشتند.
دولت جدید طالبان در ادامهی گفتوگوها با امریکا و متحدانش در دوحهی قطر، به دنبال به رسمیتشناختن دیپلماتیک، رفع تحریمهای امریکا و آزادسازی بیش از 9 میلیارد دالر از داراییهای بانک مرکزی افغانستان در خارج از کشور است؛ اما تا کنون یکی از شرطهای اصلی واشنگتن ایجاد یک دولت فراگیر در کابل از سوی طالبان است که در آن به حقوق بشر احترام گذاشته شود.
توماسوست، نمایندهی ویژهی امریکا گفت: رژیم طالبان باید قبل از به رسمیتشناخته شدن از سوی جامعهی بینالمللی، باید در داخل افغانستان به دنبال مشروعیت باشند.
ادامه دارد ...