محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

از نگرانی دختران در مورد آینده‌ی آموزشی خود تا تعلل طالبان در بازگشایی نهادهای آموزشی ـ مجله‌ی اورال از نگرانی دختران در مورد آینده‌ی آموزشی خود تا تعلل طالبان در بازگشایی نهادهای آموزشی ـ مجله‌ی اورال

از نگرانی دختران در مورد آینده‌ی آموزشی خود تا تعلل طالبان در بازگشایی نهادهای آموزشی ـ مجله‌ی اورال

سواد و تحصیل برای زنان و دختران از اصلی‌ترین نیاز یک جامعه شمرده می‌شود. نقش اساسی‌ای زنان باسواد، در تربیت کودکان سالم است، کودکانی که بتوانند در آینده برای جامعه مفید و سودمند واقع شوند.

در نظام جمهوریت، فرصت‌های خوبی برای تحصیل زنان و دختران مهیا شده بود. در بیست سال گذشته زنان و دختران افغانستانی‌ با استفاده از این فرصت همت گماشتند، با تمام دشواری‌ها و مشقت‌ها، انفجار و انتحار و با انواع چالش‌های که سد راه‌شان بودند، مقابله کردند. تحصیل‌کردند و یادگرفتند، خدمت کردند و نام زن را هم‌قطار مرد، در جامعه‌ی مردسالار افغانستان درج کردند. خیلی‌های از این قهرمانان، در حادثه‌‌های دردناک سوختند، دودشدند و نشان جز کاغذ نیم‌سوخته‌ی دفتر نقاشی‌اش، چیزی نماند و اما، نام و یادشان در دل تاریخ جاودانه شد. حادثه‌ی تلخ مرکزآموزشی موعود، مرکز آموزشی کوثردانش، مکتب‌دخترانه‌ی سیدالشهدا و ... از اتفاقات ناپسند بود که بیش‌ترین قربانی را دختران پرداخت کردند. این سد‌ راه‌های خطیر نتوانست موانع برای یادگیری آن‌ها ایجاد کند و اما، با سرنگون شدن حکومت پیشین و روی‌کارشدن گروه طالبان، دروازه‌های مکاتب، دانشگاه‌ها، مؤسسه‌های تعلیمی و غیره نهادهای آموزشی به روی زنان ودختران مسدود شد. در روزهای نخست حضور طالبان در کابل، این گروه خواستار محدودیت‌های بود که تحت شرایط‌ تعریف شده‌ی آن‌ باید دروازه‌های اماکن آموزشی به روی زنان و دختران باز می‌شد. اگر از واقعیت‌ها چشم پوشی نکنیم بعضی از شرایط تعیین شده به تمام معنا مضحک و سخره‌آمیز بودند. به هرصورت گروه طالبان به دلیل عدم موجودیت لوازم آموزشی، مکان آموزشی، وخیم بودن اوضاع مالی و ... به عملی‌ساختن این تصامیم موفق نشدند و سرانجام بهترین گزینه، مسدود ماندن دروازه‌های مکاتب، دانشگاه‌ها و نهادهای آموزشی به روی دختران را انتخاب کردند. هم‌اکنون که یک‌ سال تعلیمی از آموزش این قشر محروم، به هدر رفته است؛ گروه طالبان مصمم هستند که در آغاز سال تعلیمی ۱۴۰۱ خورشیدی اجازه دهند تا دروازه‌های اماکن آموزشی با محدودیت و شرایط خاص به‌روی زنان و دختران باز شود.

موعود فرا می‌رسد و گروه طالبان، نظر به قواعدی که از سوی خود آن‌ها تعریف شده است، تا چه اندازه راه را برای بازشدن مکاتب و غیره جاهای آموزشی هموار کرده‌اند؟ آیا حکومت طالبان قادر به عملی ساختن تصمیم خود برای آموزش زنان و دختران هستند؟ شرط و شروط را که این گروه تعیین کرده‌اند، نسبت به اوضاع فعلی کشور بالاخص نسبت به اوضاع افت‌کرده‌ی اقتصادی کشور، تا چه حد قابل قبول است؟ این پرسش‌هایی است که شاید همه‌ دنبال پاسخ آن باشند. برای یافتن جواب این پرسش‌ها خواستم حرف دل کسانی را درج گزارش کنم که خود در این آتش هیزم شده‌اند. "یلدا بهمنی" رشته‌ی ژورنالیزم را در دانشگاه کابل می‌خواند که با حضور گروه طالبان از درس و تحصیل فاصله گرفته است. او را در لابلای ناهنجاری‌های روزگار یافتم و قبل از این‌که پرسش‌های اصلی فوق را با او شریک کنم از او پرسیدم: چرا طالبان با تحصیل زنان و دختران مخالف هستند؟

بهمنی:
گروه طالبان نه تنها با تحصیل دختران و زنان، بل با موجودیت زن به‌صورت عموم مشکل دارند. این گروه خطرناک‌ترین افراطی‌های دینی هستند که با اسلحه‌ی بی‌سوادی و جهل به سراغ زنده‌نگهداشتن دین رفته‌اند. به اعتقاد طالبان زن موجودی است که برای عصیان مرد آفریده شده است و بزرگ‌ترین تحریک‌کننده‌ی گناه برای مردان، دختران و زنان است. مخالفت این گروه با تحصیل زنان بر می‌گردد به اعتقاد دینی و مذهبی آن‌ها که کورکورانه به چهارده‌صدسال قبل برگشته‌اند و زنان را فقط برای تولید نسل و وسیله‌ی برای فروکش‌کردن خواسته‌های جنسی خود می‌دانند. حتا طالبان با موجودیت مادر و خواهر خود مشکل دارند.

مجله اورال:
نظر به قواعدی که ازطرف طالبان مطرح شده است، تا چه اندازه راه را برای تحصیل زنان و دختران هموار کرده‌اند؟ آیا طالبان اهداف خود را در این راستا عملی خواهند توانست؟

بهمنی:
این گروه یک خاصیت بسیار بد دارد، این‌که قبل از بررسی توانایی‌های‌شان نسبت به عملی‌کردن یک کار، آن را اجراشده فکر می‌کنند و به مردم با اطمینان کامل وعده می‌سپارند. راجع به تحصیل زنان باید گفت که قواعد مطرح شده برای تحصیل زنان و دختران از طرف طالبان، نظر به اوضاع کشور قابل تطبیق نیست. فرض مثال یکی از مقررات تعیین شده ازطرف این گروه، صنوف جداگانه و آموزگار مشخص از طبقه‌ی زنان برای زنان و دختران است که تطبیق آن نیاز به هزینه‌ی گزاف دارد و طالبان هنوز هیچ اقدامی در این مورد نکرده‌اند و نخواهند توانست. لذا اعتقاد من براین است که طالبان نمی‌توانند اهداف خود را در راستای تحصیل زنان و دختران، طبق مقررات تعریف شده‌ی شان عملی سازند. با آغاز سال جدید تعلیمی دو گزینه برای وزارت معارف طالبان باقی‌خواهد ماند، این‌که طبق روال پیشین اجازه بدهند تا دختران و زنان به تحصیل خود ادامه دهند و یا هم به مسدودیت دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌ها به روی دختران تأکید کنند و این طبقه را از تحصیل محروم نگهدارند.

مجله‌ی اورال:
نظر به اوضاع فعلی کشور، تصمیم طالبان در راستای طرح قوانین برای تحصیل دختران تا چه اندازه قابل قبول است؟

بهمنی:
هیچ‌گاه قابل قبول نیست. در شرایط بحرانی که اقتصاد کشور همراه با وضعیت مردم به رکود مواجه شده است، تعیین بودجه برای تطبیق این قوانین مصرف گزاف و بیهوده بیش نیست.

"تمنا بهروزی" را از محصلین برحال رشته‌ی هنرهای زیبا، دانشکده‌ی سینمای دانشگاه کابل پیدا کردم. از او راجع به سرنوشت محصلین هنرهای زیبا جویا شدم و پرسیدم که برخورد طالبان و برنامه‌ی وزارت تحصیلات عالی در مورد تحصیل محصلین در رشته‌ی هنرها، به خصوص موسیقی و سینما چه خواهد بود؟ آیا به شما اجازه خواهد داد که تحصیلات نیمه‌تمام خود را تکمیل کنید؟

بهروزی:
من نگران سرنوشت خود هستم. نگرانم که وقت و زمان را که صرف تحصیل کردم، به هدر برود. انتظارم از برخورد گروه طالبان و وزارت تحصیلات نیز همین است. امیدواری براین نیست که برای محصلین رشته‌ی هنرهای زیبا و خاصتاً بخش موسیقی و سینما، اجازه‌ی ادامه‌ی تحصیل داده شود. نه تنها برای طبقه‌ی زنان و دختران بل برای طبقه‌ی ذکور نیز مجاز نمی‌دانند. باوجود این‌که وزارت تحصیلات عالی تا اکنون برنامه‌ی مشخص راجع به این رشته‌ی تحصیلی را اعلان نکرده است اما، باجدیت کامل می‌توان گفت که برنامه‌ی آن‌ها جز مسدود شدن بخش‌های ذکر شده و بی‌سرنوشت ساختن محصلین مربوطه نیست و من به عنوان یک انسان از بی‌سرنوشت شدن خود بسیار نگرانم. خواست من از تمام دست‌اندرکاران حقوق زن این‌است که اجازه ندهند تا سرنوشت مجموعه‌ی بزرگ از شهروندان کشور، به بازی گرفته شود.

بعد از حضور گروه طالبان در کابل، چندین مورد زنان و دختران (فعالان حقوق زن) علیه محدودیت‌های وضع شده از طرف طالبان، دست به مظاهره زده‌اند. خواست ایشان احترام به کرامت انسانی زنان و رعایت حقوق آنان است. مسدود شدن مکان‌های آموزشی به روی زنان یک نمونه‌ی از پایمال شدن حقوق این طبقه است. آن‌ها می‌گویند که تحصیل طبق خواست و علاقه‌ی شخصی هر انسان، از حق مسلم هر زن و هر دختری است که هیچ قانون و هیچ سیاستی نمی‌تواند کم‌وکاستی و محدودیت را در آن ایجاد کند. با وجود این تجمعات، امیدواری براین نیست که زنان بتوانند به حقوق پایمال شده‌ی خویش دست‌یابند. آن‌ها از جامعه‌ی جهانی و سازمان ملل می‌خواهند که نهاد حقوق بشر را در افغانستان دوباره احیا کنند تا زنان محروم این کشور آدرسی برای ثبت شکایات و خواسته‌های خود داشته باشند و نگذارند که حقوق فردی‌شان بالاخص حق تحصیل آنان زیرپا شود.

مطالب بیشتری در این بخش