محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

افغانستان و پاکستان؛ مروری بر گذشته‌ی تاریخی دو همسایه (قسمت اول) ـ مجله‌ی اورال افغانستان و پاکستان؛ مروری بر گذشته‌ی تاریخی دو همسایه (قسمت اول) ـ مجله‌ی اورال

افغانستان و پاکستان؛ مروری بر گذشته‌ی تاریخی دو همسایه (قسمت اول) ـ مجله‌ی اورال

در این روزها بار دیگر تنش مرزی بین افغانستان و پاکستان به‌وجود آمده است، هرچند ممکن است که این تنش ظاهری باشد تا به مردم القا کنند که طالبان دست‌پرورده‌ی پاکستان نیست؛ اما واقعیت امر این است که پاکستان هیچ‌گاه یک افغانستان مقتدر و باثبات را تحمل نمی‌تواند.

پاکستان و افغانستان دو کشور هم‌جوار، مسلمان و دارای فرهنگ و سرنوشت مشترک هستند. این مشترکات، باید این دو کشور را همدرد و همکار یکدیگر می‌ساخت، ولی در اثر توطئه‌ی استعمار انگلیس، جریان تاریخ سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیِ این دو کشور مسلمان به‌گونه‌ای رقم خورده است که روابط آنان همواره تنش‌آلود، بحرانی و خصمانه بوده است. این رفتار، خسارت‌های بسیاری را به هر دو کشور، وارد ساخته است. کشورهای غیرمسلمان، از جمله هندوستان و روسیه و... نیز، همیشه از این جریان زیان‌بار، به نفع خود و زیان این دو کشور، سود برده‌اند.
ریشه‌ی این کینه‌توزی‌ها، تنش‌ها و روابط خصمانه به معاهده‌ی خون‌بار «دیورند» برمی‌گردد که توسط استعمار انگلستان بر افغانستان تحمیل و به‌وسیله‌ی عبدالرّحمان‎‌خان جابر و خائن امضاء گردید. این معاهده به‎‌صورت یک آتش‌فشان، هرچند گاه شعله‌ور گردیده و آتش تنش و روابط خصمانه را روشن ساخته و حتّی گاهی دو کشور را تا آستانه‌ی جنگ، سوق داده است.

در زمانی که پاکستان بخشی از هندوستان بود و هندوستان مستقیماً تحت استعمار انگلستان قرار داشت، در همان زمان افغانستان نیز به‌صورت غیرمستقیم مستعمره‌ی انگلستان به شمار می‌رفت؛ زیرا سیاست خارجی، بازرگانی و اعلان‌جنگ و صلح و تعیین خطوط مرزی افغانستان، به‌وسیله‌ی انگلستان، تعیین می‌گردید. در سال 1880 م، برابر با سال 1259 ش، انگلستان بعد از تحمیل جنگ بر افغانستان، امیرعبدالرّحمن فرزند افضل‎‌خان، از خاندان محمدزایی را به‌عنوان امیر و پادشاه دست‌نشانده‌ی خود در افغانستان منصوب کرد.

قبل از روی کار آمدن عبدالرّحمن، بیشترین مناطق دور از کابل به شکل ملوک‌الطوایفی اداره می‌شد، ولی عبدالرّحمن با بی‌رحمی و استبداد کم‌نظیر، توانست قدرت دولت مرکزی را تا دورترین نقاط افغانستان گسترش دهد و حکومت خوانین و مالکان بزرگ را ساقط نماید. در سال 1265 ش، این طرح را در مناطق شرقی و جنوبی به اجرا درآورد و مقاومت قبایل صافی را در ولایت کنر در هم شکست و بر ولایت کافرستان (نورستان) نیز تسلّط یافت.

امیرعبدالرّحمن، سپس آهنگ تسلّط بر سرزمین‎‌های «باجور»، «سوات»، «دیر اسماعیل» و... را نمود. انگلستان که به‌منظور باز گذاشتن راه چترال، به اشغال منطقه‌ی باجور چشم دوخته بود، به سپه‌سالار چرخی فرمانده لشکر عبدالرّحمن اخطار داد که از حمله به باجور خودداری نماید. بعد از مدّتی انگلستان پا را فراتر گذاشت و به افغانستان پیشنهاد کرد که یک معاهده‌ی مرزی بین افغانستان و انگلستان، منعقد گردد. به همین منظور، در سال 1893 م، برابر با 1273 ش، یک هیئت انگلیسی به سرپرستی «سرمارتر دیورند»، وارد کابل گردید و معاهده‌ی مرزی معروف به «خط دیورند» بین افغانستان و انگلستان منعقد و توسط طرفین امضاء گردید. بر اساس این معاهده، بخشی اعظمی از خاک افغانستان، به هندوستان که مستعمره‌ی انگلستان بود، واگذار گردید.
ادامه دارد....

مطالب بیشتری در این بخش