محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

زندگی‌نامه‌ی سلطان‌علی کشتمند (قسمت هفتم) ـ مجله‌ی اورال زندگی‌نامه‌ی سلطان‌علی کشتمند (قسمت هفتم) ـ مجله‌ی اورال

زندگی‌نامه‌ی سلطان‌علی کشتمند (قسمت هفتم) ـ مجله‌ی اورال

تغييراتی ایجادشده توسط حکومت پرچمی‌ها و شخص صدراعظم کشتمند، برای هزاره‌هايی كه در شهرها سكونت داشتند بسيار خوشايند بود، اما هزاره‏‌های نواحی روستايی و غيرشهری، موضع ديگـری داشتند، آنان اين اصلاحات را رد كردند و سعی داشتند با کمک دیگر احزاب جهادی رژیم را سقوط دهند. در مجموع، تغییراتی که طی دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی در جامعه هزاره اتفاق افتاد، بنیادی و دارای پیامدهای مهمی بود.

برای افراد آشنا به هزاره‌جات قبل و بعد از ۱۹۸۷ میلادی، این تغییرات به‌مثابه‌ی یک انقلاب اجتماعی بزرگ محسوب می‌شد؛ زیرا نگرش‌ها، ارزش‌ها و سنت‌‌های اجتماعی حاکم را با هنجارهای جدید عوض کرد. در عین حال، اين امور پيش درآمد مهمی برای پيدايش تحولات گسترده‌تر به‌شمار می‌آيند. تغييرات پيش‌آمده در كابل از بالا به پايين بود، اما در هزاره‌‏جات اين تحولات در سطوح پايين اتفاق افتاد و بعد به سمت بالا حركت كرد و اين اساس پايدارتری برای پيشرفت‌ها و تحولات بنيادی ماندگار را فراهم آورد.

تغییرات و تحولاتی که طی دهه هشتاد در جامعه هزاره اتفاق افتاد، دارای اهمیت خاص است. اثرات این تحولات بر سنت‌ها، فرهنگ و ساختار اجتماعی هزاره‌ها گسترده‌تر بوده است. اصطلاحات جدیدی؛ چون حزب، رهبری سیاسی، سازمان، گروه، طبقه، ملیت، مرکزیت، جنگ مسلحانه و نظایر آن در گفتگوهای روزانه مردم هزاره راه یافت و به‌تدریج جایگزین ساختارهای قبیلوی و سنتی گردید. عضویت در این سازمان‌های جدید سیاسی مبتنی بر تعلقات خانوادگی، طایفه‌ای و قبیلوی نبود، تعلق به گروه‌های مختلف برای اعضای یک خانواده و حتی جنگ علیه یک‌دیگر به‌صورت امری عادی درآمد.

نقش و مفهوم میر، ارباب و خان نیز به‌طور کامل تغییر کرد. اگرچه آنان هنوز از احترام ویژه‌ای برخوردار بودند. اما در عمل، این رهبران گروه‌های محلی و فرماندهان محلی بودند که بر امور جامعه کنترل واقعی داشتند. در بسیاری از موارد میر کسی به‌جز از یک فرمانده محلی چیز دیگری نبود. یکی از ویژگی‌های جالب قیام‌های هزاره‌ها، هم طی دهه‌ی ۱۸۹۰ و هم در دهه‌ی ۱۹۸۰، این بود که هزاره‌ها هم‌زمان با جنگ علیه حکومت کابل، در مقابل میرها و ارباب‌های محلی نیز موضع گرفتند.

طی دوره‌ی حد فاصل ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۵ شورای اتفاق که از ارباب‌های هزاره نمایندگی می‌کرد، به‌دلیل مرام فیودالی خود به‌طور مکرر مورد انتقاد و مخالفت گروه‌های مستقر در ایران قرار گرفت.

به‌تاریخ ۱۶ جنوری ۱۹۸۷ اعلامیه‌ای از طرف دولت نجیب‌الله صادر گردید که محتوای آن همان مشی مصالحه‌ی ملی بود که در افغانستان در آن زمان خیلی معروف گردید. به‌خاطر پشتیبانی از مشی مصالحه‌ی ملی، کنفرانس سراسری حزب دموکراتیک خلق افغانستان با اشتراک نمایندگان منتخب کمیته‌های سازمان‌های حزبی از تاریخ ۱۸ تا ۲۰ اکتبر ۱۹۸۷ در کابل دایر گردید. در کنفرانس اعلامیه‌ای در باره‌ی تسریع روند مصالحه ملی و برخی تعدیلات در برنامه‌ی عملی متناسب با این مسئله، به تصویب رسید.

بعد از طرح سیاست مشی مصالحه ملی، داکتر نجیب‌الله به‌طور سمبولیک تغییراتی را در کابینه‌اش به‌وجود آورد و سلطان‌علی کشتمند را از پست صدراعظمی برکنار نمود.

داکتر نجیب‌الله، حسن شرق را که یک فرد غیرحزبی بود بحیت صدراعظم منصوب نمود و طی نه ماه حکومت شرق، وضع دشوار اقتصادی به‌وجود آمد که فریاد مردم از لحاظ کمبود جدی مواد خوراکی و مواد سوخت و گرانی سرسام‌آور قیمت‌ها، به آسمان رسید.

به گفته کشتمند، داکتر حسن شرق به صورت شتاب‌زده، به الغای برخی از وزارت‌خانه‌ها، نهاد اجتماعی و اقتصادی و موسسات دولتی دست زد که در سیستم اداره‌ی دولت جایگاه مهم را احراز نموده بودند. الغای آن‌ها بیشتر جهت نمایشی داشت تا ضرورت کاری و یا صرفه‌جویی در مصارف؛ ولی حسن شرق الغای آن‌ها را از افتخارات خویش می‌دانست.

داکتر شرق زمانیکه به کار خویش آغاز نمود ذخایر قابل ملاحظه‌ای از مواد کوپنی، مواد خوراکی، مواد سوخت در کابل، حیرتان، پلخمری، مزار شریف و تورغندی برای انتقال به تمام ولایات کشور انبار شده بود؛ ولی به‌منظور نشان‌دادن قدرت حکومت جدید، سر کیسه‌ها باز شد و ظرف یکی دوماه تمام اموال و کالاها توزیع گردید. در نتیجه، به‌زودی کمبود مواد احساس گردید و حکومت دیگر قادر به عرضه‌ی مواد کوپنی به کوپن‌دارآن، آرد به نانوایی‌ها و مواد سوخت برای اهالی شهرها و موسسات نبود.

داکتر نجیب‌الله در پایان نه ماهه کار داکتر حسن شرق، به‌شدت از وی ناخوشنود گردید. حکومت داکتر شرق در حالی ساقط گردید که نیروهای شوروی درحال خروج از افغانستان بود.

محبوبیت کشتمند با گذشت زمان درحال افزایش بود، زیرا او انسان‌ درست و طرفدار انسان زحمت‌کش و ستمدیده بود. هزاره‌های افغانستان، به‌ویژه هزاره‌های مقیم کابل، کشتمند را در روزهای خوب و بد زندگی‌شان دوست خویش می‌دانستند. به قول کشتمند با وجودیکه این نظام دارای خصلت‌های دموکراتیک و مقاصد انسانی بود و اهداف والای آن به نفع و به‌خاطر انسان زحمتکش بود، خدمات و کارهای زیادی را نیز به‌خاطر آسایش و رفاه مردم در همه عرصه‌ها اعم از اقتصادی و اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عملی نموده است.

با وجود آن‌هم در دوره‌ی حکومت دموکراتیک، افغانستان به صحنه‌ای از نبردها و میدان جنگ بین هواخواهان و طرفداران کمونیزم و امپریالیزم مبدل گردید که در نهایت میلیون‌ها انسان خانه وکاشانه خویش را ترک نمودند و راهی کشورهای همسایه ایران و پاکستان گردیدند و افغانستان به خرابه‌ای مبدل گردید. تاریخ مسئول این همه ویرانی، تمام کشورهای ذیدخل در مسئله افغانستان هستند و آن‌ها بودند که جنگ‌افروزی و تباهی را عمدا سازماندهی، حمایت، تشویق و ترغیب نمودند.
ادامه دارد.....

منبع:
۱. کتاب «کتاب یادداشتهای سیاسی کشتمند»، نوشته سلطانعلی کشتمند.
۲. مقاله‌ی ظاهر دقیق و عوض نبی‌زاده در سایت آریایی.

مطالب بیشتری در این بخش