محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

زندگی‌نامه سلطان‌علی کشتمند (قسمت چهارم) ـ مجله‌ی اورال زندگی‌نامه سلطان‌علی کشتمند (قسمت چهارم) ـ مجله‌ی اورال

زندگی‌نامه سلطان‌علی کشتمند (قسمت چهارم) ـ مجله‌ی اورال

پس از قلع‌وقمع پرچمی‌ها، حزب خلق از درون به اختلاف کشانده شده و امین، یعنی فرد دوم کشور با انجام یک کودتای خونین در سپتامبر ١٩٧٩ میلادی، تره‌کی، شخص اول کشور را به قتل رساند و خود به‌عنوان رئیس‌دولت زمام امور را بدست گرفت. حفیظ‌الله امین هم نتوانست بیش از نود روز دوام بیاورد و با کودتای خزنده‌ی دیگری که این بار شوروی‌ها در آن نقش مستقیم داشتند، سرنگون شده و درب زندان‌ها به روی زندانیان از جمله سلطان‌علی‌کشتمند گشوده ‌شد.

کشتمند، بعد از رهایی از زندان متوجه می‌شود که رهبری کودتا را ببرک کارمل که با او دوست نزدیک و هم‌جناحی بود در دست داشته است. بنابراین، او در رژیم جدید نقش کلیدی پیدا کرد و پس از تعیین‌شدن به‌عنوان رئیس رادیو و تلویزیون ملی، معاونت صدراعظم، وزیر پلان؛ برای اولین بار در تاریخ افغانستان به‌عنوان یک هزاره‌ی شیعه‌مذهب به سمت نخست‌وزیری افغانستان رسید. او که خود یک اقتصاددان بود، طرح‌های زیربنایی و ساختار اقتصادی چندی از جمله اصلاحات ارضی، سیستم کوپنی، توسعه آموزش، گسترش برنامه‌های بهداشت و خدمات عمومی را به مرحله اجرا گذاشت.

طرفداران کارمل و کشتمند از ملیت‌های مختلف تشکیل گردیده بودند، و در آن مرحله‌ای از تاریخ، ملیت، مذهب، تعلقات قومی و منطقوی برای آنان اهمیتی نداشتند. هزاره‌های افغانستان از دوران حکومت پرچمی‌ها که صدارت آن را کشتمند عهده‌دار بود، به‌عنوان دوران شکوفایی برای هزاره‌ها یادآوری نموده و برخورد حزب دموکراتیک خلق افغانستان را در سال‌های هشتاد با هزاره‌ها نسبتاً عادلانه می‌شمارند.

دکتر سیدعسکری موسوی در اثر ارزشمند خویش، یعنی کتاب «هزاره‌های افغانستان» موقف هزاره‌ها را طی حکومت پرچمی‌ها چنین توصیف نموده است:

«همیشه با هزاره‌ها در کابل و دیگر شهرهای افغانستان، به‌عنوان شهروند درجه دوم برخورد می‌شد با به قدرت رسيدن جناح پرچم حزب دموكراتيك خلق افغانستان در ۱۹۸۰ میلادی این وضعیت تا حد زیادی تغییر کرد. به‌عنوان مثال، برای اولین بار طی ۲۵۰ سال اخیر افرادی از هزاره‌ها توانستند، به کرسی‌های نخست‌وزیری، معاونت نخست‌وزیری و دیگر پست‌های حکومتی تکیه زنند. به طورکلی، رژیم پرچمی‌ها، به دلیل مخالفت مبنایی حزب، با دسته‌بندی‌های مبتنی بر "قبیله"، "زبان" و "مذهب" برخورد بسیار عادلانه‌تری با هزاره‌ها داشت، اتباع جمهوری افغانستان اعم از زن و مرد، بدون درنظرداشت تعلقات ملیت، نژاد، لسان، قبیله، دین، مذهب، عقیده سیاسی، تحصیل، شغل، نسب، دارایی، موقف اجتماعی، محل سکونت و اقامت در برابر قانون، دارای حقوق و مکلفیت‌های مساوی شدند. تعیین هرنوع امتیاز غیرقانونی و یا تبعیض نسبت به حقوق و مکلفیت‌های اتباع ممنوع اعلام گردید».

ایشان در ادامه می‌نویسد:
«مهم‌ترین نمونه بهبود در وضعیت هزاره‌ها، شناسایی رسمی آنان به‌عنوان یک قوم با همان حقوق ديگر اقوام افغانستان بود. در نتیجه‌ی این شناسایی بود که درسال ۱۹۸۷م/۱۳۶۶ ش، آنان توانستند اولین جرگه‌ی سراسری ملیت هزاره را تشکل دهند. جرگه هزاره اولین قدمی بود که حکومت پرچمی‌ها برای مشارکت‌دادن هزاره‌ها در حیات سیاسی - اجتماعی افغانستان برداشت. تشکیل جرگه و شناسایی رسمی هزاره‌ها، شرایط مناسبی را برای فعالیت آینده‌ی آنان فراهم آورد. مهم‏‌ترين نمونه بهبود در وضعيت هزاره‏‌ها، شناسایی رسمی آنان به‌عنوان يك قوم و مساوی با حقوق ديگر اقوام افغانستانی بود. همچنين حضور هزاره‌‏ها در نهادهاي مختلف ديگر از دانشگاه گرفته تا ارتش، كاملاً قابل توجه است. اگر برخورداري جامعه هزاره از اين فرصت‌ها چند سال ديگر ادامه می‌داشت و حکومت پرچمی‌ها سقوط نمی‌کرد، زمينه‏‌ بسیار خوبی برای رشد و تحول اجتماعی آنان به وجود می‌‏آمد. در اثر همین فضای نسبتاً مساعد (دهه ۱۹۸۰ م) بیش از ۲۰ جلد کتاب و رساله و بیش از ۱۰۰ مقاله در مورد مسایل مختلف جامعه هزاره منتشر شد. این را باید با وضعیت قبل از ۱۹۷۸ م، مقایسه کرد که به ندرت ممکن بود یک کتاب یا رساله در رابطه با این موضوع در افغانستان یافت شود».
ادامه دارد...
منبع:
۱. کتاب «یادداشت‌های سیاسی کشتمند»، نوشته‌ی سلطانعلی کشتمند.
۲. کتاب «هزاره‌های افغانستان»، نوشته داکتر سید عسکر موسوی.

مطالب بیشتری در این بخش