محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

در لبه‌ی پرتگاه؛ نابودی در کمین است (گزارش کلی از وضعیت فعلی در افغانستان) ـ مجله‌ی اورال در لبه‌ی پرتگاه؛ نابودی در کمین است (گزارش کلی از وضعیت فعلی در افغانستان) ـ مجله‌ی اورال

در لبه‌ی پرتگاه؛ نابودی در کمین است (گزارش کلی از وضعیت فعلی در افغانستان) ـ مجله‌ی اورال

طالبان در حالت درماندگی و فقدان مشروعیت‌اند و مردم در لبه‌ی پرتگاه. رقم افراد فقیر در کشور، به نسبت افراد ثروت‌مند بسیار بالا و غیر قابل مقایسه است. طالبان که سردم‌داران جدید قدرت و کنترول‌کننده‌ی نظم بازار و اقتصاد و سیاست کشور‌اند، نمی‌دانند چه کنند. هر قدر تقلا می‌کنند، نه تنها وضعیت خوب نمی‌شود، بل هر اقدام پیش‌گیرانه‌ی آنها به ضرر مردم تمام می‌شود.

اکنون آینده‌ی زندگی مردم افغانستان به دالر امریکایی وابسته است. قیمت دالر که در بازار بالا رفت، حتا قیمت قلم‌های داخلی هم بالا می‌رود. تنها چیزی که تا کنون در بازار قیمت نزولی داشته‌است، کلچه پیاز است. قیمت یک‌سیر کچالو که تولید داخلی کشور است، از 100 افغانی به 180 افغانی در بازار سیر صعودی داشته است. تا دیروز شام، قیمت یک بوجی آرد 50 کیلویی تنها در طول نیم‌ساعت از 2800 افغانی به 2900 افغانی افزایش داشته است. از دیروز شام، قیمت یک دالر امریکایی در بازار از 120 افغانی تا 130 افغانی خرید و فروش می‌شده‌است. تنها از دیروز شام تا کنون شمار زیادی از دکان‌ها و عمده‌فروشی‌های مواد ارتزاقی، درِ دکان‌های شان را بستند و گفتند که در برابر افزایش قیمت دالر آنان قادر نیستند که ضرر ناشی از تفاوت دالر و پول افغانی را خود و مشتریان‌شان متحمل شوند. در بدترین مورد، دیروز رسانه‌ها گزارش دادند که یک صراف در ولایت هرات به خاطر بالارفتن قیمت دالر در برابر افغانی سکته کرده و زندگی‌اش تمام شده است.

در بدترین وضعیت، نه تنها کاروبار در بازار در حالت نابودی و سقوط است، کماکان کارهای ساختمانی و روزمزد که در کابل وجود داشت، صاحبان کار نه معاش کارگران را پرداخت می‌کنند و نه به میزان بالا رفتن قیمت‌ها به نرخ مزدوری در کارهای ساختمانی تفاوت ایجاد می‌شود. هرچند که تفاوتی اگر به میان بیاید، تفاوت منفی است. به طور مثال اگر قیمت یک بوجی آرد از 2هزار افغانی به 3 هزار افغانی برسد، معاش کارگر از 350 افغانی به 150 افغانی تقلیل می‌یابد. این وضعیت به حدی شکننده و در حالت ناچاری به میان می‌آید که کارگر روزمزد مجبور است حتا در مقابل 150 افغانی از صبح تا شام به کار برود. ولی این 150 افغانی هم برای تمام کارگران روزمزد مسیر نمی‌شود. ممکن از  200 نفر جمع‌شده در یک چهارراهی، تنها ده نفر آن بتوانند سراغ 150 افغانی بروند، بقیه از بام تا شام گرد خیابان می‌خورند و سرخورده و گرسنه، شام به خانه برمی‌گردند.
با روی‌کار آمدن طالبان، شمار کراچی‌وان‌ها برای حمل‌نقل و دست‌فروشی در بازار کابل ‌افزایش یافته‌است. کارمند سابق دولتی، معلم بیکار و یا اخراج‌شده از مکتب، دانش‌جوی در حال تعطیلی ناخواسته‌ از درس‌های دانشگاه و... همه کراچی دستی گرفته‌اند و یکی چند درجند کیله از مارکیت میوه‌فروشی با خود آورده، یکی چند «رات» کفش و یا لباس لیلامی(دسته دوم) با خود آورده‌اند و تعداد زیادی هم چند دسته نیش‌پیاز، گشنیز، گندنه، ملی‌سرخک و... را بالای کراچی شان مانده‌اند و منتظر مشتری که به تناسب گذشته دیگر نیست، از صبح تا شام منتظر می‌مانند. تا چهارماه قبل هر کدام از این دست‌فروشان، مشتری‌های میوه‌فروشان، سبزی‌فروشان و ... در بازار بودند که بعد از برگشت از سر کار به خانه میوه، سبزی و... می‌بردند؛ اما اکنون آنان خود فروشنده شده‌اند و کسی نیست مانند سابق آنان از روی کراچی‌ها سبزی، میوه و... بخرند.

بازار کهنه‌فروشی در سرک‌های مزدحم جای اجناس جدید و نو را گرفته‌است. عده‌ای که از هل‌هله‌ی فرار و گریز مردم استفاده کردند و لوازم خانه‌ی افراد رفتنی را به یک سوم قیمت و پایین‌تر از آن خریدند، اکنون قیمت همان وسایل از سوی کهنه‌فروشان، نه تنها زیادتر از دوبرابر فروش همان اجناس است، بل با قیمت تمام شد اولی هیچ تفاوتی ندارد. به طور مثال اگر قیمت یک بخاری چودنی ترکی پیش از استفاده‌ی آن8 هزار افغانی بوده، همان بخاری پس از استفاده که از سوی کهنه‌فروشان به 3 هزار افغانی خریده شده، کم از 8 و در مواردی 9 هزار افغانی نیست. خیلی‌ها که در کابل وسایل خانه‌ی شان را زیر قیمت فروختند و راهی دیار هجرت شدند؛ اما نتوانستند به مقصد برسند، با برگشت دوباره‌ی شان به کابل، نابود شدند. آنانی‌که اگر خانه‌ی شخصی داشتند، خانه‌های شان بدون فرش و ظرف لازم برای آنان باقی مانده است. با پولی که هم راهی مرزهای مهاجرت شده‌بودند، آن پول‌ها تمام شده و اکنون شمار زیاد از کراچی‌وان‌های شهری را آنان تشکیل می‌دهند.

طالبان از زمان تسلط شان بر کابل، نه تنها چهره‌ی وحشت‌ناک و ترس‌ناک گذشته را دارند، بل اکثر نیروهای آنان با ابتدایی‌ترین شیوه‌ی برخورد با مردم شهری بیگانه‌اند. آنان نه تنها یاد ندارند که چگونه وضعیت را در اداره‌هایی که مردم تجمع می‌کنند، کنترول کنند، بل همراه با ضرب‌وشتم، متوسل به فحش و ناسزا نیز می‌شوند. اکنون اما در کنار بیم طالب، بیم گرسنگی بر بدبختی مردم نیز افزوده شده‌است. شماری از کراچی‌وان‌هایی که از بام تا شام نتوانستند حتا یک افغانی کمایی کنند، با صف‌های طولانی اطراف نانوایی‌ها تجمع می‌کنند و به انتظار افراد خییر می‌مانند تا با نذر و خیرات‌شان به آنان یک قرص نان کمک کنند. اما بدبختانه، همه‌ی کراچی‌وان‌های درمانده نمی‌توانند هرشب یک یا چند قرص نان از سوی افراد خییر دریافت کنند. چون هر شب کسی نیست تا چند قرص نان برای افراد درمانده خیرات کند. ممکن این افراد برای دریافت یک قرص نان برای فامیل‌های هفت-هشت نفری کراچی گرفته باشند؛ اما هم‌چنان ناامید، گرسنه و سرخورده به خانه می‌روند و صبح روز دیگر، هم‌چنان گرسنه، با کراچی دستی‌اش به بازار با ناامیدی و بغض بر می‌گردند...
از ولایت‌های افغانستان، طالبان اعلان کرده‌اند که پاسپورت توزیع می‌کنند، گزارش می‌رسد که صف‌های طولانی بالای هزار نفر در هر روز از نصف شب تا نصف شب بعدی تشکیل می‌شوند، بدون اینکه کار کسی انجام شود. در گزارش‌ها آمده است که اداره‌های توزیع پاسپورت فقط می‌توانند روزانه از میان هزاران نفر، فقط به کار 10 تا 20 نفر مراجعه‌کننده رسیدگی کنند. آنانی که شب‌ها در صف‌ها در این هوای سرد اکثر از ولایت‌ها منتظر نمانده‌اند، باید برای سال بعدی یعنی سال 1401 برای طی‌مراحل کردن درخواست پاسپورت شان حاضر شوند. هرچند این مراجعه‌کنندگان از برخورد زشت و خشن افراد طالبان شکایت دارند؛ اما می‌گویند که برای فرار از افغانستان و از زیر سایه‌ی طالبان حاضر اند که سردی هوای شبانه، فحش و ناسزا و ضرب‌وشتم طالبان را در صف‌های پاسپورت تحمل کنند تا از مهلکه‌ای که طالبان با آمدن‌شان به وجود آورده‌اند، خلاص شوند.

طالبان تا کنون برای جلوگیری از کاهش قیمت ارز ملی، در یک اقدام نا سنجیده‌شده فقط درب بزرگ‌ترین مرکز خریدوفروش ارز خارجی، سرای شهزاده را در کابل بستند. ممکن طالبان فکر کنند که قیمت دالر در این سرای تعیین می‌شود؛ اما با این کار شان ثابت می‌کنند که هنوز درک نکرده‌اند که وابستگی بازار افغانستان به دالر به خصوص مواد وارداتی چه اندازه تعیین‌کننده است و بافرار غنی و دزدی‌های میلیون دالری آنان دالر هم در بازار افغانستان کم شد و اینک یگانه دلیل بالا رفتن قیمت دالر و پایین آمدن قیمت ارز ملی همین مساله بوده‌است. هرچند گفته می‌شود دیروز دوشنبه، 22 قوس 1400 طالبان هیاتی برای کنترول قیمت دالر تعیین کرده‌اند که متاسفانه هیچ امیدی از سوی آنان نمی‌رود. ممکن بازهم چندین مرکز تجاری را در گوشه و کنار افغانستان ببندند و چند تاجر را زندانی کنند. اما هرگز کار در خور توجه و مهم نمی‌توانند انجام دهند.
طالبان نه تنها در منجلاب فقدان مشروعیت و درماندگی دولت‌داری گیر مانده‌اند، بل دقیقن نمی‌فهمند که چه کنند. با این‌وجود نه تنها روزهای آینده سخت‌تر و سیاه‌تر از حالا خواهد بود، ممکن شاهد مرگ‌های تدریجی بر اثر گرسنگی در خانواده‌های فقیر در گوشه و کنار کشور نیز باشیم. 

مطالب بیشتری در این بخش