_91527.jpeg)
_91527.jpeg)
گمشدگان اندونزی؛ چه شبهایی که سحر نمیشود - مجلهی اورال
یک دهه است که به تعداد ۷۵۰۰ هزارهی افغانستانی در جهنمی بهنام اندونزی گم شده اند که هیچ ارگانی برای رهایی و یافتن آنها تلاش نمیکند.
چه سرنوشتی غریبیست، هیچ کس باور نکند تو واقعا گم شدهای. حالت خوب نیست، هیچ انسانی، هیچ ارگانی صدایت را نشنود، درکت نکند، تو را نفهمد که حالت خوب نیست. مگر کسیکه گم شود، کسیکه گروگان گرفته شود چطور میتواند خوب باشد؟ چطور میتواند خوش باشد؟ چطور؟!
آنقدر غریب و بیکس شدیم که هیچکس، هیچ انسانی حتا دوستان و فامیلهای مان باور ندارند اینجا حال مان خوب نیست، بیشتر از سن خود پیر شدیم، شبهای تاریکمان دیگر سحر ندارد، در جهنم زندگی میکنیم، در جهنمی که از تمام حقوق اولیهی انسانی «آزادی»، «کار»، «تحصیل» و... محروم هستیم.
امروز همه گریستیم! گریستیم برای غریبی خود، برای بیکسی خود، برای این درد که سالهاست پایان ندارد. بدتر از مرگ هم داریم «بلاتکلیفی و بی سرنوشتی.»
سخنم با مهاجرین اندونزی:
همانطور که بقیهی انسان ها حق زندگی، آزادی دارند ماهم این حق را داریم این حق طبیعی خود را اجازه ندهیم کسی با دروغ و نیرنگ از ما بگیرد. اکثر ما طی این مدت یک یا بیشتر از اعضای فامیل خود را از دست دادیم، آنها را دیگر نمیتوانیم بیبنیم، بارها به مرگ فکر کردیم. واقعیت زندگی ما این است که یک پای ما اتاق یک پای ما شفاخانه، همه افسرده هستیم.
بیاید همه با هم خودمان برای رهایی ازین منجلاب صدا بلند کنیم، بیاید خودمان برای غریبی خود تلاش کنیم، تا آزادی خود را بدست نیاوردیم دست برنداریم.
پیروزی بدست خواهد آمد به شرطیکه خودمان بخواهیم و سکوت نکنیم. کلید پیروزی اتحاد و انسجام ماست، پس بیایید باهم این راه تاریک را بپیماییم
بیاید با خود صادق باشیم. در دنیای امروز اگر فراموش شدهباشی، نه حقوق بشریست و نه انسانیت. حقوق بشر فقط اسمش زیباست. خودش را هنوز ندیدیم و تا کنون برای ما مزخرف ترین چیزیست که با تو و سرنوشتت معامله و بازی میکند. این واقعیت تلخیست که باید قبول کرد. دل به چنین اسم های زیبا که هنوز ندیدهایم، خوش نکنیم.
متن ارسال شده توسط یکی از پناهجویان افغانستانی از شهر تانجونگپینانگ در اندونزی به مجلهی اورال