محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

نقل‌قول از یک قوماندان طالب هزاره‌تبار؛ آیا طالبان تغییر کرده‌اند؟ نقل‌قول از یک قوماندان طالب هزاره‌تبار؛ آیا طالبان تغییر کرده‌اند؟

نقل‌قول از یک قوماندان طالب هزاره‌تبار؛ آیا طالبان تغییر کرده‌اند؟

از هنگام شروع مذاکرات میان آمریکا و طالبان در دوحه‌ی قطر همواره حرف‌هایی از تغییر دیدگاه طالبان مطرح بوده و رسانه‌ها‌و‌صفحه‌های مجازی در انترنت را رنگ‌وبوی دیگری بخشیدند. اینکه این گروه، طالبان بیست‌سال قبل نیستند و جامعه و مردم افغانستان نیز آن مردم سنتی دو دهه قبل به شمار نمی‌آیند، ازین‌رو این گروه مجبور اند تا در قبال خواست‌های مردم انعطاف نشان دهند. این همه حرف و حدیث‌ها در مورد تغییر در سیاست این گروه را، همواره لابی‌گران بین‌المللی طالبان در سطح کلان مطرح نموده و تا حدی توانسته‌اند تا مراودات برخی از کشور هارا در مقابل طالبان نرم‌تر ساخته و به گونه‌ای روحیه‌ی همکاری، تعامل و زمینه‌ی کار با این گروه را مساعد سازد. جهان همواره نگرانی‌شان را از نادیده‌گرفتن حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی بیان و حقوق اقلیت‌های مذهبی و قومی از سوی طالبان ابراز داشته‌اند و این مساله باعث به تأخیر افتادن به رسمیت شناختن طالبان ازسوی جامعه‌ی جهانی و سازمان ملل متحد شده‌است. از سوی دیگر دولت طالبان نیز سرسختی و مقاومت خود را در قبال خواست‌های جهانی نشان داده و استقامت دارند. این مقاومت طالبان در خصوص خواست‌های حقوق بشری جامعه جهانی نگرانی هارا برای مردم افغانستان باعث ایجاد کرده‌است که طالبان تغییر نکرده ویا حداقل اراده‌ای برای تغییر ندارند.

برای گروه قومی_مذهبی شیعه‌ و هزاره‌ها بحث از حقوق بشر و آزادی‌های فردی فراتر به نظر می‌رسد و با توجه به وضعیتی که پیش‌بینی می‌شود، این ملت باید صرف دغدغه‌ای بنام«حق حیات» داشته باشند. این مساله زمانی بر نگرانی‌هایم بیشتر می‌افزاید که دولت تازه‌روی‌کارآمده‌ی طالبان همواره از همه‌شمول بودن دولت سرپرست‌شان حمایت می‌کنند. برای ملت هزاره این جاه بیشتر جالب به نظر می‌رسد که مقامات طالبان در گفته‌های رسمی‌شان از همه ولایت‌ها و مردم جداجدا نام می‌برند؛ ولی از هزاره ها و شیعه‌ها نامی نمی‌برند. رییس‌الوزرای گروه طالبان درباب همه‌شمول بودن دولت طالبان چنین گفته بود: «دولت امارت اسلامی همه‌شمول است. در این دولت از قندهار، هرات، ننگرهار، بلخ، بدخشان، پنجشیر و ... نفر هست، در دولت ما پشتون هست، تاجک و ازبک هست، نورستانی و پشه‌ای هست.»  اما رییس‌الوزرای دولت سرپرست طالبان هیچ نامی و در هیچ نطقی از هزاره‌ها نبرده است/نمی‌برند. این حذف اولین و آشکارا ترین حذف این ملت است.

محمدرضا باشنده‌ی ولایت غزنی است که از سرگذشت عینی‌اش چنین به مجله‌ی اورال توضیح می دهد: «بیست سال قبل زمانی که از کویته‌ی پاکستان به سمت افغانستان آمدم، در مسیر راه قندهار-غزنی در چوکی‌ کناری‌ام مرد میان‌سالی هزاره نشسته بود. وی در طول راه همین‌که قوای آیساف را می‌دید شکر خداوند را می گفت. صدای هلیکوپتر آمریکایی‌ها را که می‌شنید، شکر می گفت. با خودش همواره چنین زمزمه می‌کرد: خدا را هزار بار شکر! خداوند الرحم الراحمین است! دست خداوند از همه‌ی دست ها بالاست و...  تعجب کردم از این همه سپاس گزاری‌های آن مرد و ازش پرسیدم: بی‌شک که خداوند بزرگ است و نعمت‌های بی شمار و بی پایان به بندگان خود عطا فرموده؛ اما سبب این همه تشکرات شما از خدا چیست؟ جالب این‌که با دیدن قوت‌های خارجی شکر خداوند را می گویی‌. آن مرد به من رو کرد و گفت: من خودم از قوماندان‌های بلندپایه‌ی گروه طالبان در جاغوری بودم. خیلی مورد احترام آنها بودم و همواره با من در مورد مسائل مشورت می‌کردند. من هم خوش خدمتی زیادی می‌کردم و در جلسات اداری احترام  من را می‌کردند؛ اما بعد از چندماه و سالی‌که از حکومت طالبان گذشت، طالبان پشتون جلسات‌شان را سری و در خفا و به دور از حضور من برگزار می‌کردند. من از مسایل خبردار نمی‌شدم. روزی یکی از قوماندان‌های طالب پشتون که خیلی بامن صمیمی بود به من گفت: آیا خبر داری که چرا جلسات ما(طالبان) سری برگزار می‌شود؟  گفتم نه. وی گفت که ما به اتفاق آرا تصمیم گرفته‌ایم که مساله را با هزاره‌ها فیصله کنیم. این قوم مهمان‌های ناخواسته‌ی ما اند، باید افغانستان را باید ترک کنند و کشور خود را پیدا کرده، بکوچند، این‌ها از این کشورنیستند. اوگفت که این قومندان سابق طالبان می‌گفت که طالبان می‌گویند، در عوض تاجک‌ها را از شمال کشور کوچانده و به هزارجات ساکن می‌سازیم و در عوض زمین‌های تاجکان را درمیان پشتون‌ها تقسیم می‌کنیم. او از زبان این قومندان سابق طالبان اضافه می‌کند که این نیت بد طالبان در برابر مردم هزاره باعث شد تا خداوند بلایی را بنام آمریکا بر آنها مسلط سازد. این سخن‌ها در محافل طالبان پایین‌رتبه همیشه سر زبان‌ها‌ست. بنابراین هیچ اعتمادی بر تغییر آن‌ها نیست، آن‌ها نمی‌توانند تغییر کنند، فطرت شان وحشت و خشونت اند.

مطالب بیشتری در این بخش