محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

کنگره آمریکا علل شکست شان در افغانستان را بررسی می‌کند کنگره آمریکا علل شکست شان در افغانستان را بررسی می‌کند

کنگره آمریکا علل شکست شان در افغانستان را بررسی می‌کند

مجله‌ی اورال در طول حد اقل یک دهه‌ای گذشته در مورد سیاست‌های اشتباه ایالات متحده آمریکا و عواقب وحشتناک آن برای منافع کشور آمریکا و مردم افغانستان هشدار داده بود. این رسانه بارها نسبت به انگیزه‌ی نامیمون و مخرب لابی‌های قوم‌گرایی آمریکایی‌های افغانی‌الاصل  تذکر داده بود. اما تمام این توصیه و هشدارها نشنیده گرفته شد.

پس از سلطه‌ی طالبان بر افغانستان نیز مجله‌ی اورال، خواستار تحقیقات همه‌جانبه‌ای آمریکایی‌ها در این قضیه گردید.

اینک به نوشته نشریه آمریکایی هیل اعضای کنگره امریکا با پیشنهاد لایحه‌ای مبنی بر ایجاد یک کمیسیون حقیقت‌یاب می‌خواهند تا تمامی فعالیت‌های نظامی، اطلاعاتی، توسعه‌ای و دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا در مورد افغانستان، از ۱۱ سپتامبر تا سقوط کابل در ماه اگست سال ۲۰۲۱ را مورد تحلیل و تحقیق دقیق و همه جانبه قرار بدهند. هدف از این طرح یافتن عوامل شکست آمریکا در افغانستان و شناسایی علل  سقوط این کشور بدست طالبان گفته شده است تا به قول این نشریه موضوعات مبهم شناسایی و برای مردم آمریکا و افغانستان معرفی گردد.

نیروهای ایالات متحده آمریکا در طی بیست سال گذشته اشتباهاتی مکرری را  انجام داده اند. آنها مراسم عروسی و ختم و غیره را در عوض تجمعات گروه‌های تروریستی در مناطق مختلف مورد حمله قرار داده اند. 
شخصیت‌های مخالف طالبان و بقیه گروه‌های تروریستی را در نقاط مختلف در عوض رهبرانی گروه‌های تروریستی مورد هدف موشک قرار داده‌اند.

در عین حال طرفداران نظام جمهوریت در کابل و نقاط مختلف افغانستان هدفمند ترور گردید و در عوض نیروهای طرفدار طالبان در پست های مهم دولتی گمارده شدند.
در چنین وضعیت، سوال اینجاست که اینهمه گزارشات اشتباه، آیا تصادفی و یا خطای انسانی و محاسباتی بوده است؟ 
بعید به نظر می‌رسد که چنین باشد بلکه این گزارش‌های اشتباهی یک ضد جنگ استخباراتی پیچیده بر علیه امریکایی ها و ناتو طراحی و اجرا می‌شد/ می شود.
در عین حال در داخل نظام جمهوریت و در هم‌آهنگی با برخی حلقاتی افغانی‌الاصل مستقر در اطاق فکر و تصمیم‌گیری در سفارت امریکا در کابل برنامه‌های پیچیده استخباراتی برای حذف چهره‌های ضد گروه طالبان طراحی که برخی از آنان نیز موفقانه انجام گردیده است که معلومات کافی در این زمینه در دسترس مجله‌ی اورال رسیده است.

در عین حال، در بیست سال گذشته به ویژه در دوره حکومت اشرف غنی احمدزی به شکل هدفمند جنرال‌ها و منسوبین هوادار به نظام جمهوریت سیستماتیک از وظیفه سبک‌دوش و در عوض نیروهای طرفدار طالبان جایگزین گردیدند.
در ادارات ملکی نیز  تمام والی و ولسوال‌های مخالف طالبان حذف و در عوض طرفداران طالب جایگزین گردیدند که در نهایت یکی پس از دیگری مناطق را به طالبان واگذار کردند. 
در نشست‌ها و جلسات مهم و سرنوشت ساز بین جنرالان و مقامات بلند رتبه ناتو و افغانستان، اغلب نیروهای های طرفدار طالبان و داعیه داران نظام پشتونی از  افغانستان نمایندگی می‌کردند.  لذاست که در نتیجه‌ی این گفتگوها تصامیم مفید و به نفع نظام جمهوریت اتخاذ نگردید.

اما مقامت آمریکایی و ناتو که از نزدیک با مسایل و مطالبات اقوام برای مشارکت در قدرت آشنا بودند. هیچگاهی از عدم حضور چهره‌های غیر پشتون در مذاکرات خویش با حاکمان افغانستان شکایت نکردند.
روشن است که لابی های طالبان به ویژه زلمی خلیلزاد، اصلیترین طرف مشاوره مقامات امریکایی در قضیه افغانستان در امریکا و غرب بود.  لابی های طالبانی تا حدی  خودشانرا طرف اعتماد برای مقامات امریکایی و غرب جا زده بودند که غربی ها کوچکترین اعتنایی به اعتراضات مردم افغانستان نسبت به این وضعیت نمی‌کردند.

تشریح تمام مواردی را که می‌توان اشتباه امریکایی و توطیه هدفمند لابی های قومی افغان نامید را می گزاریم برای مجال دیگر در اینجا شماری از  موارد را به گونه ی فهرست وار ذکر می کنیم.
- تحمیل حامد کرزی به عنوان رییس نظام جدید در بن؛
- تحمیل قانون اساس و نظام به شدت متمرکز؛
- تحمیل انتخابات‌های تقلبی؛
- تحمیل محمد اشرف غنی در نتیجه یک انتخاباتی تقلبی؛
- حذف سیاسی و فزیکی چهره‌ها و مردم غیر پشتون از بدنه دولت و قدرت؛
- تحمیل بودجه غیر عادلانه؛
- تحمیل پروژه های غیر عادلانه برای باز سازی؛
- گزارشات غیر دقیق از محل استقرار نیروهای مخالف؛
- نوع مذاکره امریکا با طالبان (جایی شک نیست که از آغاز تا پایان این مذاکرات، زلمی خلیلزاد هر دو طرف مذاکرات را مدیریت می کرد و طالبان در جریان اهداف و علایق امریکا پیش از پیش قرار می‌گرفتند. و در روشن و اشراف کامل از علایق پشت پرده امریکایی ها این مذاکرات توسط زلمی خلیلزاد برای طالبان مهندسی و طراح می‌شد.
بنابرین، هرگاه تمام این موارد را مثل تکه‌های از یک پازل در کنار هم قرار بدهیم به وضاحت می‌توان نتیجه گرفت که مهار اقدامات امریکا و متحدان آنها در مبارزه علیه تروریزم و طالبان و  منزوی ساختن اقوام غیر پشتون در افغانستان هدف اصلی لابی های افغان در امریکا و  غرب  در  راس آنها زلمی خلیلزاد، اشرف غنی و حامد کرزی بوده است.
بنابراین از آغاز جنگ علیه ترور در افغانستان تا اکنون لابی های افغان یکسره در پی خنثی نمودن موفقیت این پروژه بزرگ جهانی عمل کرده اند و بلاخره در همدستی با استخبارات منطقه موفق به شکست امریکا و غرب گردیدند. که به فکر خودشان بدین شیوه قدرت مطلقه قومی را در افغانستان بیشتر گسترش داده اند.
هر گاه ادرات مربوطه در غرب تحقیقات دفیق برای علت در بافت گزارشات اشتباه در قبال اهداف مطلوب در افغانستان را  در طی بیست سال گذشته بررسی و عوامل آنرا شناسایی و مورد تحقیق و بازپرس قرار بدهند، سر نخ و علت شکست آنان در افغانستان برای شان ثابت خواهد شد.
 

به نقل از نشریه هیل، مسئولیت اساسی این کمیسیون یافتن پاسخ در مورد پرسش‌هایی است که سرنوشت سیاسی افغانستان را تعیین کرد و در نهایت به شکست انجامید: پرسشهایی در مورد مقصرین اصلی، عدم حضور و دعوت از طالبان در کنفرانس ۲۰۰۱ بن، تعویض نقش محمد ظاهر شاه در کنفرانس بن ۲۰۰۱، مداخله آمریکا در انتخابات‌های ریاست جمهوری افغانستان و حمایت از "انتصاب" مجدد آقای کرزی و اشرف غنی در قدرت.
"هیل" نوشته اعضای مجلس نمایندگان و سنای ایالات متحده، از کمیسیون می‌خواهند تا دریابد که چه کسانی و چرا از این سیاست‌ها حمایت کردند؟ مداخله ایالات متحده در انتخابات‌های ریاست جمهوری افغانستان چه تاثیری بر تدوین رویدادهای بعدی افغانستان داشت و ارزش تبلیغاتی برنامه‌های ایالات متحده برای طالبان چه بود؟

نشریه هیل نوشته است که تا هنوز شمار اعضای این کمیسیون پر هزینه روشن نشده است اما هدف از ایجاد آن روشن است، "بررسی عمومی در مورد چگونگی و چرایی شکست پروژه ایالات متحده در افغانستان": چرا ایالات متحده آمریکا پیش از سقوط کابل اصرار نکرد که دولت کابل در مذاکرات دوحه با طالبان بپیوندد، آیا ایالات متحده هیچ گزینه دیگری برای تحت فشار قرار دادن طالبان در صورت امتناع از معامله با کابل داشت؟ اگر چنین است، چرا از آنها استفاده نشد؟
کنگره آمریکا نه تنها به دنبال پاسخ‌های درست در این مورد است بلکه در عین حال به تحقیق در مورد استراتژی آمریکا پس از قتل اسامه بن لادن و دریافت رقم دقیق هزینه‌های هنگفت مالی نیروهای هوایی، زمینی و دریایی آمریکا نیز هست، اقداماتی که برای مبارزه با تروریسم در منطقه و داخل افغانستان قرار بود انجام شود.
براساس این گزارش مجلس نمایندگان و سنای آمریکا می‌خواهند بدانند که هزینه دقیق جنگ افغانستان چه مقدار دلار بوده است، ظرفیت نظامی آمریکا که در دست طالبان قرار گرفته که به نقل این نشریه به توانایی نظامی طالبان و سایر گروه‌های افراطی در افغانستان و منطقه کمک کرده، تا چه حدی بوده است، آیا مقامات دولت سابق افغانستان تجهیزات آمریکایی را به طالبان فروخته‌اند و یا به آن‌ها تحویل داده‌اند و چه تعداد از این مقامات در داخل آمریکا زندگی می‌کنند؟

اعضای مجلس نمایندگان و سنای ایالات متحده همچنین خواستار دریافت رقم دقیق تلفات انسانی در جنگ بیست ساله آمریکا در افغانستان شده‌ و تمامی گزارش‌هایی را که پیشتر در مورد شمار نیروهای ارتش افغانستان، قراردادها و آمادگی نیروهای افغانستانی برای جنگ در برابر طالبان منتشر بود را، قابل بررسی مجدد خوانده‌اند.
فساد، عدم پیش‌بینی سقوط سریع کابل از سوی منابع اطلاعاتی آمریکا، ماموریت ناقص تخلیه، ماهیت همکاری دولت ایالات متحده با استخبارات پاکستان که گفته می‌شود حامی سراج‌الدین حقانی و شبکه حقانی است از دیگر مواردی است که بر اساس گزارش نشریه "هیل" کمیسیون جدید حقیقت یاب آمریکایی باید پاسخ آن را روشن کند.
اعضای مجلس نمایندگان و سنای ایالات متحده آمریکا گفته‌اند مردم افغانستان و مالیات‌دهندگان آمریکایی حق دارند بدانند که مقامات بنام آن‌ها در افغانستان چه کاری انجام دادند که منجر به شکست آمریکا در این کشور شد؟

مطالب بیشتری در این بخش