_21513.jpeg)
_21513.jpeg)
فیس بوک: هکرها در پاکستان کاربران افغانستانی را هدف قرار دادهاند
بازرسان امنیت سایبری این شرکت در مصاحبه با رویترز گفتند هکرهای پاکستانی از فیس بوک برای هدف قرار دادن افرادی در افغانستان که با دولت قبلی در ارتباط بودند، در زمان تسلط حکومت افراطی طالبان استفاده کردهاند.
اداره فیسبوک گفت این گروه که در صنعت امنیتی به عنوان SideCopy شناخته میشود، پیوندهایی را به ویبسایتهایی که میزبان بدافزارهایی هستند که میتوانند دستگاههای افراد را کنترل کنند به اشتراک گذاشته است. به گفته این سازمان، افراد مرتبط با دولت و ارتش و نیروهای مجری قانون در کابل این اهداف را شامل میشوند. فیسبوک اعلام کرد که SideCopy را در ماه اگست از پلتفرم خود حذف کرده است.
این شرکت رسانههای اجتماعی که اخیراً نام خود را به Meta تغییر داده است گفت که این گروه برای ایجاد اعتماد و فریب اهداف برای کلیک کردن روی لینکهای دانلود برنامههای چت مخرب، شخصیتهای ساختگی از زنان جوان را به عنوان "فریبهای عاشقانه" ایجاد کرده است. همچنین ویبسایتهای قانونی را به راه انداخت تا افراد را مورد نظر را به دام اندازند.
مایک دویلیانسکی، رئیس تحقیقات جاسوسی سایبری فیس بوک گفت: "همیشه برای ما حدس زدن در مورد هدف نهایی عامل تهدید سخت است." ما دقیقاً نمی دانیم که چه کسی به خطر افتاده یا نتیجه نهایی آن چه بود است.
پلتفرمهای بزرگ آنلاین و ارائهدهندگان ایمیل از جمله فیسبوک، توییتر (TWTR.N)، گوگل الفابت (GOOGL.O) و لینکدین شرکت مایکروسافت (MSFT.O) گفتهاند که اقداماتی را برای قفل کردن حسابهای کاربران افغانستانی در طول فعالیتهای سریع حکومت افراطی طالبان انجام دادهاند. این سازمان اعلام کرد که در زمانی عملیات را متوقف کرد که اطلاعاتی را با وزارت امور خارجه ایالات متحده به اشتراک گذاشته است.
بازرسان همچنین گفتند فیس بوک ماه گذشته اکونت دو گروه هکری را که به اطلاعات نیروی هوایی سوریه تجاوز کرده بودند غیرفعال کرد.
فیس بوک اعلام کرد که یک گروه موسوم به ارتش الکترونیک سوریه، فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و سایرین مخالف رژیم حاکم را هدف قرار داد، در حالی که گروه دیگر افراد مرتبط با ارتش آزاد سوریه و پرسنل نظامی سابق را که به نیروهای مخالف ملحق شده بودند هدف قرار دادند.
دیوید آگرانوویچ، رئیس اختلال تهدید جهانی فیس بوک، گفت که پرونده های سوریه و افغانستان نشان می دهد که گروه های جاسوسی سایبری از دوره های عدم اطمینان در طول درگیری ها استفاده می کنند زمانی که افراد ممکن است بیشتر در معرض دستکاری قرار گیرند.
چندی قبل منابع در پاکستان به مجله ی اورال گفته بود که شماری از کارمند سابق که پس از سلطه ی طالبان از افغانستان به پاکستان فرار کرده اند. در کویته و بقیه شهرهای پاکستان ربوده و ناپدید می شوند.
همچنین امرالله صالح معاون دولت سقوط کرده اشرف غنی بتاریخ ۱۹ عقرب در صفحه رسمی فیسبوکش نوشته بود. اگر به هر دلیلی به پاکستان رفته اید، از مراجعه به سفارت افغانستان که اکنون توسط طالبان اداره می شود، ابا ورزید.
وی اما گفت چنانچه افغانستانی ها مجبور به مراجعه به سفارت به هر دلیلی هستند با خود موبایل های هوشمند نداشته باشند.
آقای صالح افزوده تاکنون ده ها نفر از مراجعین به سفارش مقام های طالبان توسط اداره استخبارات پاکستان دستگیر شده و به مکان نامعلومی برده شده اند.
وی علاوه کرد که دستگیر شدگان تنها نظامیان سابق نیستند، بلکه در بخش های مختلف جامعه فعالیت داشته اند.
امرالله صالح گفت که سفارت و نمایندگی های سیاسی افغانستان در پاکستان هم اکنون به شعبه های «آی اس آی» مبدل شده اند.
پیش تر گزارش هایی مطرح شد که گویا طالبان دیپلمات های خود را برای اداره نمایندگی های سیاسی افغانستان در پاکستان اعزام کرده اند.
اما کمی بعد ذبیح الله مجاهد این گزارش ها را رد کرد و گفت که طالبان هیچ کسی را به صفت دیپلمات به پاکستان اعزام نکرده است.
این اولین بار نیست استخبارات پاکستان متهم به فعالیت به نفع طالبان شده است. در دهه ۱۹۹۰ نیز پاکستانی را در پس گروه طالبان و ناکامی دولت مجاهدین میدانستند.
پاکستان اولین و از محدود دولتهایی بودند که در دهه ۹۰ حکومت طالبان را به رسمیت شناختند. حکومت گروهی که به روایت اسناد تاریخی ریشه در موسسات خیریه اسلامی و مدرسههای پاکستان دارند.
بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، پاکستان به ظاهر خود را شریک آمریکا در جنگ علیه ترور و مبارزه با طالبان جا زد، اما در واقع استخبارات این کشور رابطهاش را با نیروهای کلیدی طالبان حفظ کرد. به اذعان برخی رسانیههای غربی، این ارتباط به معنای کمکهای نظامی، تسلیحاتی و آموزشی به نیروهای طالبان بود. بعد از اشغال کابل توسط طالبان در سه ماه قبل، این رابطه به خوبی برای همه جهان روشن شد. عمران خان نخست وزیر پاکستان پیروزی طالبان را «پاره شدن زنجیرهای بندگی و بردگی» افغانستان خواند.
مجله تایم پیروزی و ورود طالبان به کابل را بدون کمک پاکستان غیر ممکن خوانده و نوشت: کمک پاکستان به طالبان به خاطر نگرانیهای تاریخی است که از زمان شکل گیری کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ وجود داشته است. ترس از شکلگیری یک ائتلاف میان هند و افغانستان دلیل اصلی حمایت پاکستان از طالبان است.
مجله آمریکایی تایم که به سیاق دیگر رسانههای غربی از تروریست خواندن طالبان خودداری میکند، این گروه را یک گروه شورشی خوانده که بعید است با هند بتواند به یک نقطه مشترک برسد و اگر طالبان یک زمان تصمیم بگیرد گروههای جهادی اسلامگرا در پاکستان را علیه دولتش بشوراند، این کشور میتواند راه افغانستان به دریا را سد کند.
از سوی دیگر رابطه نزدیک پاکستان و چین و تمایل چین به سرمایهگذاری در افغانستان میتواند منافع دولت آینده طالبان را در راستای منافع پاکستان نگه دارد.
مجله تایم به یک پیچیدگی تاریخی در روابط افغانستان و پاکستان نیز اشاره کرده که به ۷۴ سال پیش و زمان امپراتوری بریتانیا در شبه قاره برمیگردد. در دهه ۱۹۸- بریتانیا مرزی میان افغانستان و امپراطوری هند کشید که به «خطر دیورند» معروف شد. این مرز که به دلایل استراتژیک از سوی بریتانیاییها کشیده شده بود، میان اقوام مختلف پشتون فاصله انداخت.
افعانستان که در میانه قرن ۱۸ توسط قوم پشتون بنا نهاده شده بود هرگز این خط مرزی را به رسمیت نشناخت. زمانی که امپراتوری بریتانیا در سال ۱۹۴۷ در شبه قاره به پایان رسید، دولت افغانستان از به رسمیت شناختن استقلال پاکستان قبل از بین بردن خط دوراند و بازگرداندن سرزمینهای پشتون به افغانستان سر باز زد. اقدامی که دولت نوظهور پاکستان به آن تن نداد.
در نتیجه دولتهای افغانستان یکی پس از دیگری از به رسمیت شناختن خط مرزی دیورند به عنوان مرز رسمی دو کشور سرباز زدند و همین مساله به نقطه مشترک آنها با هند علیه پاکستان تبدیل شد. پاکستان هم برای پاسخ، در طول ۷۰ سال گذشته سعی کرده افغانستان را از طریق فشارهای اقتصادی و حمایت از گروههای جهادی بیثبات کند.
این استراتژی در واقع انگیزه بنیادین حمایت پاکستانیها از طالبان در افغانستان در دهه ۱۹۸۰ بوده است. جالب اینجاست که علی رغم این حمایتها هم مجاهدین افغانستان و هم طالبان هر دو از به رسمیت شناختن خط مرزی دیورند سرباز زدهاند.
با این حال پاکستان همیشه خیالش از طالبان راحتتر بوده چرا که هند به دلیل حمایتهای طالبان از جنبشهای اسلامی در کشمیر، هرگز آبش با این گروه در یک جوی نرفته است.
از دهه ۱۹۸۰ یک نگرانی دیگر هم به نگرانیهای پاکستان درمورد افغانستان اضافه شد و آن مساله پناهجویان پشتون بود. در خلال جنگهای دهه ۱۹۸۰ سه میلیون پناهجوی پشتون به پاکستان پناه بردند. این کمپهای پناهجویان در پاکستان به زمین حاصلخیزی برای جذب نیروهای طالبان تبدیل شد. این نیروها به دلیل نزدیکی قومی با پشتونهای پاکستانی در هم آمیختند.
در سال ۲۰۰۳ فشارهای آمریکا بر پاکستان ژنرال پرویز مشرف نخست وزیر وقت را مجبور کرد همه نیروهای اسلامگرای علیه آمریکا را که از افغانستان به پاکستان پناه برده بودند سرکوب کند. نتیجه این سرکوب ها، شورش گروههای اسلامگرای پشتون در پاکستان در سال ۲۰۰۷ بود. شورشهایی که به یک جنگ داخلی در پاکستان تبدیل شد و ۶۰ هزار کشته از جمله بینظیر بوتو نخست وزیر وقت را به دنبال داشت.
یکی از دلایل حمایت پاکستان از طالبان، اطمینان از عدم حمایت آنها از گروههای اسلامگرای پشتون در داخل خاک پاکستان است. تا امروز طالبان افغانستان از این گروهها حمایت علنی نکرده و به نظر هم نمیرسد در آینده چنین تصمیمی داشته باشند.
یکی دیگر از نگرانیهای پاکستان، رشد داعش است. مجله تایم آمریکا نوشته پاکستان امیدوار است که یک ائتلاف منطقهای به همراه چین، روسیه و ایران به همراه دولت طالبان در افغانستان بتوانند با داعش مبارزه کنند. اما شکلگیری این ائتلاف منوط به ایستادگی طالبان بر روی وعده هایش به تهران در مورد منافع این کشور در افغانستان و هم آهنگی این گروه با ایران در سیاست های منطقوی و جهانی است.