

جوانان و تحصیلکردگان به سرنوشت نامعلومی گرفتار شدهاند
این بوتهای کهنه را از ناچاری و بیکاری تهیه کردم. تا بفروشم و پول دو عدد نان پیدا کنم. صبحگاهی است در پایتخت (کابل) آفتاب طلوع میکند جوانی چند دانه بوت کهنه را به بازار در معرض فروش قرار داده است تا لقمهی نان برای اهل و عیالش پیدا کند.
علیخان (نام مستعار) ۳۰ سال سن دارد به مجلهی اورال میگوید: "قبلا به حیث انجنیر آی تی (IT) در یک شرکت کار میکرد. روزگارش خوب بود. او باشنده ای ﻛﺎﺑﻞ است و در خانهی کرایی زندگی میکند. افزون بر فقر اقتصادی کارهم برایش پیدا نمیشود تا بتواند نفقه خانوادهاش را تامین کند."
علیخان تنها نان آور خانواده خودش است و با ناامیدی میگوید بازار هم خراب است مردم پول ندارند هیچکس نمیخرد ولی مجبور است که به کارش ادامه بدهد دیگر سرمایه ای هم ندارد که سرمایهگذاری خوبتر و یا شغل خوبتر را انتخاب کند.
ایشان لیسانس کمپیوترساینس از دانشگاه کابل دارد وی میگوید که جوانان امید و آرزو های خود را از دست داده اند پس از سقوط کشور به دست طالبان هزاران جوان بیکارشده و دانشجویان از تحصیلشان بازمانده اند.
همین اکنون بیشتر جوانان با مشکلات اقتصادی روبه رو هستند. فقر و ناداری از یک سو و بیسر نوشتی از سوی دیگر سبب میشود که جوانان نتواند امیدی به آیندهایشان در افغانستان داشته باشند. اگر این وضعیت ادامه یابد ممکن است بیشتر جوانان و تحصیلکردهها به دلیل چالشهای اقتصادی برای پیدا کردن لقمه نانی به کشورهای همسایه بروند.
پیش از این علیخان به حیث انجنیر آی تی (IT) در یک شرکت کار میکرد که و وضعیت روزگار شان خوب بود و هزاران امید آرزو داشت تا برای خانواده و وطن خود خدمت کند حال با بیسرنوشتی مطلق به سر میبرد اما اکنون برای علیخان و هیچکس دیگر وظیفه و شغلی وجود ندارد یک مقداری که پس انداز داشت هم مصرف کرده است. اینک از سر ناچاری بوت فروشی میکند و به دنبال یافتن یک لقمه نانی برای گذراندن شب و روز اهل و عیالش، از صبح تا عصر به بازار بین گرد و خاک است.
رویهمرفته، فقر امسال سراغ همه را گرفته است. جان انسانهای بیشماری را خطر گرسنگی تهدید میکند. فاجعه انسانی بزرگ ناشی از فقر اقتصادی وگرسنگی در کمین بیشتراز نیمی از شهروندان در گوشه و کنار این سرزمین است.
در حال حاضر خیلی از جوانانی تحصیلکرده از افغانستان فرار کردهاند. یا شماری زیاد از آنان مثل علیخان با انتخاب کارهای شاقه در تلاشاند که لقمه نانی برای خانواده خویش تهیه نمایند.
چندی قبل نظرمحمدی، استاد دانشگاه کابل در رشته هنر در حال فروش میوه در یک تبنگ کوچک در خیابانهای کابل سرگردان دیده شده است.
این استاد دانشگاه به مجله اورال میگوید: "او دارای مدرک کارشناسی ارشد از اکادمی ملی هنر در تیمور-بک ژورگینوف در قزاقستان است." (عکس از میوه فروش سرگردان و استاد پوهنتون کابل، توسط مجله ی اورال انگلیسی، منتشر و به سرعت در مطبوعات ملی و بین المللی دست به دست شد.)
همچنین چند روز قبل مرد جوان و تحصیلکردهای برای جلوگیری از گرسنگی خانواده کلیه (گرده) خود را در معرض فروش گذاشته بود.
وی به مجلهی اورال گفت به دلیل مشکلات جدی اقتصادی و عدم دریافت حقوق در دو ماه گذشته، اکنون میخواهم کلیهام را بفروشم تا برای خانوادهام غذا بخرم.
همچنین چندی قبل یک استاد دانشگاه خصوصی و اعضای خانوادهاش در اعتراض به محدودیتهای وضع شده علیه زنان، وخامت اوضاع اقتصادی و بیکاری در کابل کفن پوشیدند و تظاهرات کردند.
در این تظاهرات کودکان و زنان این خانواده نیز اشتراک کردند و شعار «من گرسنه هستم، چون پدرم بیکار است» را حمل میکردند. یکی از دختران در حالی کفن پوشیده بود، شعاری را حمل میکرد که در آن نوشته شده است: «طالبان به کدام جرم حق تحصیل را از من گرفتند؟» این اعتراض نیز مثل بقیه موارد با خشونت توسط طالبان سرکوب گردید.
در آستانه فصل زمستان، بحران گرسنگی میرود که افغانستان را با وضعیت مشابه یمن و سوریه رویارو کند. سازمان ملل میگوید هماکنون نیمی از جمعیت کشور مواد غذایی کافی ندارند. طالبان برنامه گندم در ازای کار را اجرا میکند.
بر اساس ارزیابی دو نهاد سازمان ملل متحد، "سازمان جهانی غذا و کشاورزی (FAO)" و "برنامه جهانی تغذیه (WFP)"، که روز دوشنبه ۲۵ اکتبر (۳ آبان) انتشار یافت، بیش از نیمی از جمعیت افغانستان که حدود ۱۹ میلیون نفر را شامل میشود، به قدر کافی از مواد غذایی برخوردار نیست.