_70742.jpeg)
_70742.jpeg)
جامعه را به سرحد انفجار نرسانید
جامعه را به سرحد انفجار نرسانید
مردم افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان با مشکلات متعدد و جدی مواجه شدهاند؛ از فقر و بیکاری تا مهاجرت و آوارگی، از آیندهی ناروشن تا نداشتن امنیت فزیکی و روانی. تعداد کثیر شهروندان نانی در دسترخوان ندارند؛ عدهای هم سر به کشورهای همسایه و مرزهای پرمخاطرهی آن زدهاند. تعدادی هم از بیم و هراس در اتاقهای خانهی خود زندانی شدهاند.
علیرغم اینکه تحمل این همه رنج و دربهدری ناشی از مشکلات یاد شده بر شانههای مردم سنگینی میکند، اما طالبان با جهانبینی متحجرانهی که دارند، با کشتار، تهدید، تخویف و تحقیر شهروندان زندگی را بر کام آنان زهر مطلق گردانیدهاند. ترور و کشتن، لتوکوب کردن، سرکوب نمودن، باجگیری و زورگیری، کوچدادن اجباری و محروم کردن افراد از ابتداییترین حقشان، به رفتار عادی و روزمره طالبان مبدل گشتهاند.
هرگاه اینگونه رفتارهایی خشن و ضد انسانی طالبان با شهروندان ادامه پیدا کنند و از سوی دیگر فشارها، چالشها و نابهسامانیهایی اجتماعیای برخاسته از بیتدبیری، ناتوانی و حاکمیت استبدادی آنان بر مردم افزایش یابد، جامعه در سرحد انفجار میرسد و مردم دست به شورش و بینظمی خواهند زد. هرگاه مردم از روی ناگزیری دست به تقابل و نافرمانی بزنند، به خودی خود حکومت طالبان را به زوال و نابودی میکشانند و بساط آن را بر میچینند.
اگر طالبان در عرضهی خدمات اجتماعی ناتواناند و نمیتوانند برای مشکلات اجتماعی راه حل بیابند، حداقل با رویهی خشن و تحقیر کننده، مردم را بیشتر از پیش به ستوه نیاورند و آنان را مجبور نکنند که دست به اعتراض عمومی و نافرمانی جمعی بزنند. تاریخ ثابت کرده است که هیچ قدرت ولو هرچه مستبد و بی رحم هم بوده است، در برابر خشم عمومی تاب نیاورده است و محکوم به شکست و نابودی بوده است.