_51752.jpeg)
_51752.jpeg)
رنج ناتمام دختران افغانستانی
رنج ناتمام دختران افغانستانی
داستان پر درد و رنج لیلا، دل هر شنوندهای را می آزارد. لیلا، دختر ۲۳سالهای که سه سال قبل بخاطر رهایی از چنگ ازدواج اجباری مجبور به طرح پلان «نامزد صوری» میشود. محمد که همصنفی لیلا بود از ماجرای ازدواج قریبالقوع لیلا آگاه میشود و وعده همکاری میدهد. لیلا و محمد باهم طرح «نامزدی صوری» را میریزد که پلانشان کارساز نیز است؛ لیلا، محمد را به خانوادهاش معرفی میکند و بعد از فسخ نامزدی قبلی، با محمد نامزد میشود. بعد چندماه از نامزدیاش، محمد به برگزاری هرچه زودتر محفل عرورسی اصرار میورزد، لیلا یادآور توافقنامه نامزدی صوری میشود اما، محمد برای طریق خانوادهها (خانواده لیلا و خانواده خودش) لیلا را تحت فشار قرار میدهد. لیلا چارهای نمیبیند، مجبور میشود که به اداره کمیسیون حقوق بشر مراجعه کند، بههمکاری کمیسیون حقوق بشر، ادراه امور زنان، به فیصلهای محکمه خانواده نامزدی با محمد را فسخ میکند، اما قضیه بهپایان نمیرسد. محمد، هم از طریق ارگانهای قضایی و هم از راههای غیر قانونی به آزار و اذیت لیلا ادامه میدهد. خانواده لیلا که از قضیه «صوری بودن نامزدی» وی آگاه میشود به آزار و اذیت وی میپردازد؛ لیلا را از ادامه تحصیل باز میدارد و در پی تدارک هرچه زودتر ازدواج لیلا میشود. لیلا چارهای جز فرار ندارد، اما فرار به کجا و چگونه!؟ لیلا، برای نجاتش راه غیرقانونی به پیش میگیرد و از راه قاچاق به ایران میرود، خانواده لیلا از طریق فامیل شان در ایران، برای بازگرداندن لیلا تلاش میورزد. بعد از سقوط دولت پیشین، محمد با طالبان به دروازه پدر لیلا، با ادعای اینکه با لیلا نکاح کرده و ارگانهای قضایی حکومت قبلی در حق وی جفا کرده است و زنش به اجبار از وی جدا شده، میرود. لیلا که ازین مسئله آگاه میشود، به سمت ترکیه میرود. لیلا، بهتنهایی در غربت بهسر میبرد، که نه راه رفتن است و راه برگشتن!