

وضعیت زنان فعال در حکومت طالبان
وضعیت زنان فعال در حکومت طالبان
از زمان به حکومت رسیدن دوباره طالبان شرایط زندگی برای همه به خصوص برای زنان با تغییرات زیادی به همراه بوده است. از تهدیدات جانی گرفته تا خطرات مشابه دیگر. تعدادی از زنان آواره گردیده و به سوی مهاجرت کشانیده شدهاند. تعدادی از خانمها که در افغانستان استند علاوه بر خطر جانی با مشکلات بیشتری مواجه استند. مشکلات روحی و روانی، بیکاری و خانهنشین شدن، مشکلات شدید اقتصادی و اجتماعی و آیندهی مبهم و نامعلوم. شکیلا (نام مستعار) بانویی است که در دوره قبل حکومت طالبان متعلم مکتب بوده است و قبل از دوره فعلی به عنوان استاد دانشگاه و مشاور حقوقی اجرای وظیفه کرده است. او درهر دو دوره حکومت طالبان در افغانستان حضور داشته است و با تمام وجود با مشکلات و محدودیتهایی که طالبان برای زنان ایجاد کرده است، آشنا است. او در دوره قبلی طالبان دختری ۱۰ ساله بوده است که به دلیل جنگ مجبور به ترک خانه و زمینهایشان شده و به کابل آمده بود. او در شهر کابل و در اتاق کرایی با دو برادرش برای امرار معاش و گذران زندگی مجبور بوده است قالین ببافد. سالهایی که در آن از درس و مکتب و قلم خبری نبود. در سال ۲۰۰۲ زمانی که حکومت طالبان از بین رفت او به زادگاهش میرود به امید اینکه دوباره با خانواده یکجا شده و بتواند درس بخواند. اما به دلیل ممانعت دیگر دختران از تعلیم توسط خانوادههایشان و نهایتا نبود صنف مستقل درسی برای دختران، شکیلا حاضر میشود تا با پسران در یک صنف درسی یکجای درس بخواند. باوجودیکه درس خواندن یک دختر به تنهایی در یک صنف پسرانه محدودیتهای خاص خودش را دارد. هرچند درس خواندن شکیلا با کار در مزرعه همراه بوده است اما او از رقابت و تلاش دست برنداشته و تا صنف هشتم ادامه داد. به دلیل نبود صنف نهم او مجبور شد صنف نهم را در غرب کابل شروع کند. شکیلا با قبول مشکلات زیاد از مکتب فارغ شده و بعد از سپری کردن کانکور، چون در رشته دلخواهش یعنی حقوق، قضا و سارنوالی کامیاب نمیشود ترک تحصیل میکند و به شغل مورد علاقهاش که معلمی بوده است، روی میآورد. مدتی بعد با شروع فعالیت دانشگاههای خصوصی در رشته جزا وجرمشناسی شروع به تحصیل میکند. او تجربه کار در کمیسیون مستقل انتخابات، پروژههای رهبری و زنان و سارنوالی را نیز در کارنامه خود دارد. در بخش دادرسی چون دغدغه فکریاش در مورد زنان و مشکلات آنان بوده است پروندههای مرتبط به زنان مانند خشونتها و فرار دختران از منزل به سبب خشونتهای خانوادگی را بررسی میکند. در سال ۲۰۱۷ زمینه تحصیل در بخش ماستری برایش فراهم میشود. او به ادامه تحصیل در بخش حقوق خصوصی میپردازد. بعد از ختم موفقانه برنامه ماستری به عنوان کدر علمی در دو دانشگاه خصوصی معتبر شروع به تدریس میکند. او تا اکنون سه مقاله علمی و دو تحقیق معیاری در مورد زنان و موضوعات حقوقی انجام داده است. شکیلا در مورد شرایط کاریاش قبل از حکومت طالبان میگوید: «شرایط و پیشنهادات کاری خوبی داشتم. دقیقاً قبل از تصرف کابل به عنوان استاد در پروژهی کلینیک حقوقی استخدام شدم. این استخدام بعد از پروسهی طولانی و گذراندن سمینار و امتحان انجام شد. پروژه بسیار عالی بود که قبل از شروع ختم شد. قرار بود از این برنامه محصلان رشته حقوق بهرهمند شوند و قضایای حقوقی زیادی بررسی شود». او در مورد برنامههای ناتمام آیندهاش میگوید که قصد داشته است به عنوان وکیل مدافع برای هموطنانش خدمت کند. او قرار بود جواز وکالت رسمی را اخذ کند اما با آمدن طالبان در حکومت دیگر وکیل مدافع شدن یک زن فقط یک رویا و آرزو خواهند ماند. شکیلا در مورد آینده شغلیاش به عنوان استاد دانشگاه بسیار ناامید است و میگوید که با وجود مشکلات فعلی مانند کمبود شاگردان پسر و نبود شاگردان دختر امکان حذف استادان زن در دانشگاههای خصوصی وجود دارد و به مرور زمان به سقوط دانشگاههای خصوصی میانجامد که سبب بیسرنوشتی هزاران کدر علمی و دانشجو خواهد شد. شکیلا در مورد عواقب جدی حکومت طالبانی میگوید که با وجود مشکلات عمومی که برای همه ایجاد شده است اما برای بانوان که قبلا از نظر مالی مستقل بودند شرایط بسیار وخیم خواهد شد. بانوان از نظر اقتصادی بار دوش خانواده میشود و در نتیجه محکوم به ازدواجهای اجباری و تن دادن به خواست خانواده شوهر و خانهنشینی ابدی خواهند شد. مشکلات اقتصادی و امنیتی تنها مشکلات ایجاد شده بعد از به حکومت رسیدن طالبان نیست. مشکلات اجتماعی که کمتر مورد توجه رسانهها بوده است نیز تاثیر بدی بر زندگی زنان دارد. شکیلا در این مورد میگوید که بعد از به حکومت رسیدن طالبان مدتی را در خانه سپری کرده است اما با شروع فعالیت دانشگاههای خصوصی به دانشگاه برای تدریس حاضر میشود. او با ناباوری بسیار میبیند که رویه و رفتار مردان در اجتماع خشن و بدون احترام شده است. این تغییر رفتار ناگهانی را او در رویه اکثر مردان که با آنها مواجه شده بود به وضوح میبیند. او میبیند که دیگر مردان در اجتماع رویه و احترام سابق به زنان را از خود نشان نمیدهند. به باور شکیلا اکثر مردان در افغانستان تحت تاثیر باورهای طالبانی قرار گرفته و تا حدودی مطابق به آن عمل میکنند. باورهای به شدت زن ستیزانهای در جامعه ما ریشه دوانده است تا جایی که حتی اگر وضعیت بد اقتصادی به خانوادهها فشار بیاورد، اولین احتمال و راهحل فروش فرزند دختر در بدل پول است. متأسفانه ما هر روز در رسانهها شاهد استیم که برخی خانوادهها دخترانشان را حتی در سن طفولیت به ازدواج در بدل پول میفروشند. نظر به شرایط پیش آمده فعلی، زنان افغانستان برای داشتن و ساختن حداقل یک زندگی مطلوب راه بسیار طولانی و دشواری را در پیش روی دارند. محافظت خود از تهدیدات امنیتی، مقابله با مشکلات اقتصادی شدید و مبازره با محدودیتها و فشارهای اجتماعی جامعه مردسالار و سنتی از جمله دشواریهایی عمده است. برای گذار از این مشکلات نیاز به همبستگی و تلاش تمام زنان افغانستان و همراهی زنان آزاده جهان است.