چالش‌های اقتصادی در افغانستان سبب فروش دختران شده‌است

چالش‌های اقتصادی در افغانستان سبب فروش دختران شده‌است 

 افغانستان، کشوری که پس از جنگ‌های پی‌در‌پی به‌سوی انکشاف و ترقی قدم می‌گذاشت، بار دیگر بعد از بیست سال دست‌خوش حوادث ناگوار گردید و شاهد صحنه‌های چون کشتار، خون‌ریزی و مبارزات قدرت‌طلبانه شد؛ ناگهان تحولات غیر منتظرانه‌ی به وقوع پیوست که نه تنها به سیاست و دولت افغانستان صدمه وارد کرد بلکه باعث رکود اقتصادی نیز گردیده و مردم عام قربانی چنین دگرگونی‌ها گردیدند. در‌ پی رخدادهای اخیر وضعیت به قدری بحرانی شده که خانواده‌ها برای جلوگیری از تلف شدن، فرزندان‌شان، آنان را به فروش می‌گذارند. از آنجایی‌که اکثریت مردم افغانستان افراد سنتی و دارای رسم و رواج‌های نادرست می‌باشند، اکثراً دختران‌شان را به فروش گذاشته‌اند تا با هزینه‌ی کم‌وبیشی که از فروش دخترشان بدست می‌آورند زندگی خود را به صورت بخور و نمیر به پیش ببرند. سکینه و فریبا (اسامی مستعار) و از ولایت‌های مختلف افغانستان که چندی قبل در شهر کابل فروخته شده‌اند تنها بخش کوچک از قربانیان دگرگونی‌های اخیر در افغانستان می‌باشند. یکی از نزدیکان سکینه که خواست هویتش مخفی بماند می‌گوید: از اینکه نتوانستم کمکی به فامیل سکینه و هم‌چنان به خود او نماییم سخت شرمنده‌ام، او افزود: من نیز در وضعیت دشواری قرار دارم و به سختی می‌توانم مخارج زندگی خود و خانواده‌ام را تامین نمایم. او می‌گوید: سکینه متعلم صنف نهم بود و پس از ورود طالبان به کابل به دلیل باز نشدن مکتب دیگر به دروسش ادامه داده نتوانست. اگر اوضاع به این روال پیش برود من از آینده‌های نزدیک می‌ترسم که یک فاجعه انسانی بار بیاید و فرزند فروشی و دختر فروشی بازار گرمی پیدا کند و فرزندان معصوم این سرزمین قربانی تحولات ناگهانی گردند. هم‌چنان یکی از معلمین فریبا در یکی از مکاتب دولتی شهر کابل که اکنون به دلیل اوضاع نامعلوم و بی‌نظمی‌های کشور نمی‌تواند اجرای وظیفه نماید، برای دخترانی که فروخته می‌شوند به خصوص برای فریبا ابراز نگرانی کرد و گفت: فروختن فرزند چه دختر باشد و یا پسر یک عمل غیر انسانی و ناپسند است و حتا اگر به قیمت جان والدین تمام شود حق ندارند رحمت و نعمت خداوند را بفروشند، زیرا فروختن دختر آن‌هم در کشوری چون افغانستان، که یک مملکت جنگ‌زده می‌باشد و شاهد خشونت‌های زیادی علیه زنان و دختران بوده عواقب ناگوار خواهد داشت. اگر چند یکی از دختران به اسم نجیبه که به فروش رسیده بود توسط طالبان دوباره به فامیلش سپرده شد و پول فروش آن به فرد خریدار بی‌وجدان که از نقطه ضعف شخص نادار و فقیر استفاده کرده بود، برگردانده شد اما سرنوشت هزاران دختر دیگر که در معرض خطر فروختن قرار دارند و یا فروخته شده‌اند غیر قابل پیش‌بینی و ناراحت‌کننده می‌باشد. زنان و دختران، نسلی که همواره در افغانستان حقوق‌شان پایمال گردیده است و با آن‌ها برخورد نا‌عادلانه صورت گرفته، به‌خصوص در این زمان، با خطرات چون فروخته‌شدن، از وظیفه برکنار شدن، حق تحصیل نداشتن و غیره محاصره شده‌اند. دخترانی که اگر با آن‌ها همانند یک برده برخورد نمی‌شد، بانوانی که اگر به حقوق‌شان می‌رسیدند، اکنون نه کسی جرات فروش او را داشت و نه کسی توان خرید وی را. از اینکه جز تهیه گزارش در مورد اینگونه حوادث و واقعات ناراحت کننده کمک دیگری به بانوان غم دیده و شجاع سرزمین‌ام نمی‌توانم سخت شرمنده‌ام. امیدوارم در کشوری به این بزرگی که مردان همواره از غیرت و ناموس سخن می‌گویند، گوش شنوا و چشم بینایی پیدا شود تا باز هم زنان و دختران برای بارها و بارها قربانی نابسامانی‌های مملکت نگردند.