

صنایع دستي و قالینبافی؛ تكيهگاهي روزهای دشوار مردم افغانستان
اشاره: "این مطلب، قبلا منتشر شده است. چون مردم افغانستان شرایط حساس و به خصوص زمستان دشواری را در پیش دارند. شاید رجوع به قالینبافی و تجارت آن یک راهی مبارزه و نجات از گرسنگی باشد. در این زمینه خانوادههای توانمند به خصوص آنهاییکه در خارج هستند شاید بتوانند زمینه احداث یک کارگاه قالینبافی و مواد اولیه برای بافت یک تخته قالین را برای فامیلهای نیازمندشان فراهم کنند. قبلاً این شغل در روزهایی دشوار مردم افغانستان را یاری نموده است. در هر صورت این یک نظر است." تا جايیكه تاريخ به ياد دارد، هنرهايی دستي همواره بخشي از نيازهاي اقتصادي مردم افغانستان را برآورد نموده است. مردم افغانستان در طَي چند هزار سال قدمت در زمينهی هنرهاي دستي شهرت بينالمللي دارند. آثار بهجا مانده در مناطق مختلف كه در پي كاوشهايي به عمل آمده كشف گرديده است. گنجينهاي از اشياي زرين و محصولات تهيه شده از نقره و انواع ظروف كلالي و مجسمههاي بينظير كه متأسفانه اغلب طعمه كينه و جهالت گرديد. همه و همه مؤيد و گواهي اين مطلب است كه مردم افغانستان در هنرهاي دستي در منطقه و جهان پيشتاز بودهاند. بُتهاي بزرگ در باميان، سمچهاي باميان، نقاشيهاي ظريف و رنگآميزي شده در مغارههاي باميان، معابد و آثار تزيين معابد باميان، مطالب ذكر شده در كتابهاي تاريخ كشورهاي مثل، هند، چين، روسيه و غيره در ارتباط به عظمت و ظرافت و اهميت آثار و محصولات توليدي در باميان و ساير مناطق همجوار هرگاه همه فهرست و دقيق تشريح گردد، بدون شك مردم افغانستان در زمرهی وارثين غني و ظريف و با عظمتترين آثار و صنایع دستساز بشر در جهان قرار ميگيرند. امروزه در جهان وارثين آبدات و آثار تاريخي در خيلي از نقاط به بركت حفظ ميراث باستاني سالانه ميلياردها دالر را جذب عوايد ملي مينمايند. به طور مثال مصر به خاطر وجود اهرام ثلاثه، موزيم غني و بقيه آبدات تاريخي كه حاصل دسترنج نياكان شان ميباشند، سالانه ميزبان صدها هزار سياح خارجي است كه قسمت بزرگي از چرخش اقتصادي مردم مصر را رقم ميزند و دهها هزار خانواده به طور مستقيم با همين ظرفيت امرار معاش مينمايند. شهرهاي پاريس، ميلان، روم، لندن... به بركت عوايد بسيار هنگفت از ظرفيتهاي توريستي خويش زبانزد عام و خاص اند كه هرگاه مقايسه عميق و تحليل دقيق صورت بگيرد مطمئنم كه آثار خلقشده در افغانستان و خصوصاً در باميان به هيچ وجه كمتر از شهرهاي مذكور نبوده است. ولي هيچگاه در افغانستان وراثت و توجه مطلوب نسبت به اين عظمت و ظرفيت بالقوه اقتصادي صورت نگرفته است. متأسفانه، در عصر معاصر نيز همواره مردم افغانستان شاهد تنگدستيهاي جدي بوده كه اغلب با تلاش شخصي و خانوادگي به كمك هنر صنايع دستي همچو قالينبافي، گليمبافي، نمدمالي و يا خامكدوزي در مقابل فقر مقاومت کرده و به اين وسيله امرار معاش نمودهاند. حتا در ايام مهاجرت هزاران خانواده مهاجر اهل افغانستان در پاكستان با برپايي كارگاهايي قالين بافي و يا وارد شدن به بازار و تجارت اين صنعت امرار معاش کرده، مالك زندگي آبرومندانه گرديدند كه با پشتوانه ميراث نهفته پدري اين هنر و خلاقيت در طرحهاي جديد و به كارگيري رنگهاي نو و مطابق به سليقه مشتريان بر شهرت جهاني مردم افغانستان در اين صنعت افزودند و جايگاهي نوين را به خود اختصاص دادهاند. در واقع مردم طَي دوصد سال گذشته در مناطق محروم (شمال و مركز و غرب افغانستان) همواره با اتكا به اين صنعت لقمه ناني براي دسترخوان خانواده خويش كمايي نموده است. به خصوص در مناطق مركزي كه طبيعت كوهستاني وسرماي شديد اين منطقه از يك سو و فقدان ارتباطات و نبود ابتدائيترين مسير و راههای حتا داخلي از سوي ديگر، موجب شد تا مردم نيازهاي اوليه خود را با فروش جوره گليم و يا نمد و يا مقدار خامكدوزي كه در طول سال و خصوصاً زمستان تدارك نموده را تأْمين نمايند. امروز اغلب شهروندان در خيلي از كشورها صنایع دستي خويش را در مكانهاي توريستي و يا ماركيتهاي خاصي كه شهرداريها ايجاد نموده در معرض فروش قرار ميدهند. ولي در افغانستان بنابر عدم امنيت گشت و گذار توريستهاي خارجي در شهر كابل تقريباً ناممكن شده است. ولی تاجران قالین زمینهی صدور آن را به کشورهای همسایه و بقیه نقاط فراهم میتوانند و از قبل در این زمینه تجربه کافی وجود دارد.