محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

کابل؛ سختی‌های روزگار و سفره‌های خالی مردم فقیر کابل؛ سختی‌های روزگار و سفره‌های خالی مردم فقیر

کابل؛ سختی‌های روزگار و سفره‌های خالی مردم فقیر

به قدرت رسیدن دوباره طالبان جهان را غافل‌گیر کرد و تحولات عمیق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی در افغانستان به وجود آورد. در کشور هیچ چیزی طبق روند عادی و گذشته‌اش نمانده است. حتا رابطه‌های عاطفی و خانوادگی با قدرت گرفتن دوباره طالبان به هم خورد و اکنون زمان پیش از به قدرت رسیدن این گروه برای تمام شهروندان کشور یک رویای شیرین و زود گذر بوده است که تکرار آن محال به نظر می‌رسد. مشروعیت سیاسی در سطح داخلی و بین‌المللی ضرب صفر شد. دست‌آورد دو دهه‌ی جامعه‌ی بین‌المللی در عرصه‌های توسعه و پیشرفت، دولت_ملت سازی، توانمندسازی زنان نابود گردید. آزادی بیان و رسانه به صورت مطلق سقوط کرد اما در این میان از همه آسیب بیشتری را که دیدند طبقه‌ای فقیر و نادار کشور بود که تمام سرمایه‌ای‌شان، قدرت جسمی شان و یا هم چند عدد کیله و کچالو و پیاز بودند که یک خانواده از آن نان می‌خوردند؛ شب و روز را سپری می‌کردند ولی اکنون با به قدرت رسیدن طالبان زندگی این افراد در معرض شدید آسیب و سقوط قرار دارد. محمد طاهر باشنده جبارخان ناحیه سیزدهم دشت برچی است او با ۵۵ سال سن تمام سرمایه ای که دارد، به مجله‌ی اورال می‌گوید: فقط انرژی جسمی‌اش است. روزها برای کار از ناحیه سیزدهم به ناحیه چهارم کابل در مارکیت میوه برای کار می‌آید و شب‌ها پول چند قرص نان خشک را به‌دست می‌آورد و پس از به قدرت رسیدن طالبان قدرت جسمی این کارگر هم مشتری ندارد و زنگ هشدار برای ختم چند قرص نان شبانه این پیر مرد است. او می‌گوید از قلعه قاضی کابل تا مارکیت سه موتر سوار می‌شود و روزانه هزینه این مسیر ۶۰ افغانی است و برای کسب یک لقمه نان شبانه از ۶ صبح تا ۵ شام کراچی وانی می‌کند ولی در این روزها حتا کرایه‌ی موتر اش هم پوره نمی‌شود. طاهر می‌گوید در خانه کرایی زندگی می‌کند. ۶ نفر عیال در خانه دارد. برای اینکه از پس مخارج خانه بربیاید فرزندانش قالین می‌بافند و کمک خرج خانواده‌ی او می‌شود. این مرد کارگر می‌گوید: "گرانی دشمن جیب آدم است قبلن با ۲۰۰ افغانی حداقل شب و روز را سپری می‌کردم و تلاش هم می‌کردم از این درآمد یک مقدار پس‌انداز کنم. ولی اکنون کاری که می‌کنم حتا نان خشک هم نمی‌شود و مجبور هستیم یا نان کم بخوریم یا دو وعده غذا بخوریم "او گفت قیمت یک بوری آرد ۲۱۰۰ افغانی در بازار است و یک پیپ روغن هم ۲۵۰۰ و یک بوری برنج هم ۲۲۰۰ با این درآمد که روزانه دارم حتا نمی‌شود آرد وروغن را هم زمان خرید کنم. اما صبر می‌کنیم و خدا بزرگ است که ارزانی شود. پیوند علی پیر مردی دیگری است که ۷۶ سال سن دارد و باشنده‌ی چهار قلعه وزیر آباد از محله فقیر نشین کابل است. وی به مجله‌ی اورال می‌گوید: به دلیل ناداری روزنانه از وزیر آباد تا مارکیت میوه کابل پیاده می‌آید و پیاده پس می‌رود. این مرد می‌گوید من روزانه حتا ۵۰ افغانی هم کار نمی‌کنم. توان زیاد ندارم تا با کراچی‌ام بارهای سنگین را ببرم. مردم هم تصور می‌کند من نمی‌توانم بار ببرم فقط بعضی‌ها ده افغانی یا بیست افغانی که می‌دهند، پنجاه افغانی یا صد افغانی می‌شود و گاهی هم هیچ پولی به دست نمی‌آید. این پیرمرد می‌گوید این روزهای کابل وحشتناک است حتا سه وعده غذا میسر نیست. برای اینکه شب‌ها به خانواده دو قرص نان ببرم از جاده‌های کابل بوتل‌های خالی پیپسی را جمع می‌کنم تا حد اقل ده افغانی شود و یک نان بخرم. این مرد با تجربه می‌گوید: "ذاتاً طالبان پای‌خشک است و قحطی و قیمتی با طالبان یکجا می‌آید. دور اول که افغانستان آمدند مردم هم روزگار بد داشتند و نان شب و روز به سختی پیدا می‌شد و اکنون هم همان قصه تکرار می‌شود." زندگی مردم عادی افغانستان سیر نزولی را به سرعت تمام می پیماید و سفره نان مردم  با گذشت هر روز کم‌تر و کم‌رنگ‌تر می‌شود. قیمت مواد اولیه نسبت به قبل از حضور طالبان در کابل تا دو برابر افزایش پیدا کرده است. پول افغانی در بازارهای تجاری به شدت ارزش خود را از دست داده است. اندک کارخانه‌های تولیدی که در این مدت فعال گردیده بود اکنون غیر فعال است. بانک‌های خصوصی تعطیل است و کارمندان دولت معاش نگرفته‌اند. امنیت که مردم امیدوار بودند حد اقل در دوره طالبان بهبود پیدا می‌کند وجود ندارد. گراف دزدی و جرایم جنایی به شدت بالاست و گودال بحران هر روز فراخ تر و گسترده‌تر می‌شود. طبقه‌ای فقیر آرام آرام به این گودال سقوط می‌کند و عملاً زنگ بحران جدی به صدا درآمده است.

مطالب بیشتری در این بخش