

کمکهای بشردوستانه چگونه مدیریت شود؟
این روزها، کشور بیش از هر زمان دیگر به کمکهای بشردوستانه نیاز دارد. نهادها و جامعهی جهانی وعدههای کموبیش امدادرسانی دادهاند. حالا به همان میزان که نیازمندی به کمکهای بشردوستانه شدید است، مدیریت اساسی نیز ملزومهی آن است. همانگونه که دولت پیشین در توزیع کمکها صادق نبود و اعتمادی بر آن وجود نداشت، در ادارهی طالبان نیز اعتمادی وجود ندارد. لذا نیاز است تا نهادهای امدادرسان با سازوکار مشخص و موثر، اقدام به توزیع کمکهایشان کنند تا هم مستحقین واقعی از آن مستفید شوند و هم از فساد و اختلاس تا نهایت ممکن، جلوگیری صورت گیرد. به نظر من، برای امدادرسانی موثر نکات ذیل مهم است:
یکم؛ کمکها در اختیار ادارهی طالبان قرار نگیرد. ادارهی طالبان برای توزیع کمکها قابل اعتماد نیست؛ همانگونه که ادارهی سیاسی آن تنگنظرانه و انحصارگرایانه است، در توزیع کمکها نیز عادلانه رفتار نمیکند و کمکها به مستحقین واقعی نمیرسد. از این رو، مدیریت کمکهای جامعهی جهانی نباید به دست طالبان سپرده شود.
دوم؛ کمکها بهصورت موثر توزیع شود. موثر به این معنی که هم همه مستفید شوند و هم در کنار دریافت کمکها، کاری در جامعه صورت گیرد. در این صورت، میزان فساد و اختلاس پایین میآید و نیز حداکثر مستحقین از کمکها مستفید میشوند.
راهحل
امدادها معمولا در قالب مواد صحی -بهداشتی و تأمین نیازمندیهای خوراک، پوشاک و نیز دسترسی به آب آشامیدنی صحی صورت میگیرد.
با توجه به وضعیت پیش آمده، وضعیت صحی در کشور در وضعیت اضطراری قرار دارد. لازم است تا نهادهای امدادرسان در بخش توزیع و رساندن ادویه کمک عاجل نماید. در گام نخست، برای تامین مواد اولیه صحی، از نیروی محلی استفاده لازم صورت گیرد. نیروی زیادی در بخش صحی تحصیل کرده اند که وارد بازار کار نشده اند و در شرایط فعلی برای آنها زمینهای مهیا نیست، از این رو، از تخصص آنها در قسمت رساندن مواد صحی استفاده شود.
موراد خوراکی، پوشاکی و آب صحی
توزیع کمکها در مکاتب: با توزیع کمکها در مکاتب، اکثر مردم از آن مستفید میشود. شاگردان و معلمان، همه از کمکها بهرهمند میشوند. معلمان که درآمد کمی دارند مستحق حمایت هستند و لذا کمکها برای آنها باید رسانده شوند. در این نوع پوشش، شاگردان با هرنوع پسزمینهی خانوادهگی، بهطور مساوی از کمکها بهرهمند میشوند، ــ جز خانوادههایی که بهطور واقعی نیازمند نیستند، در شرایط کنونی چنین خانوادهها یا افغانستان را ترک کردهاند و یا هم در مکاتب خاص درس میخوانند که نیازی به کمک ندارند ــ اکثریت مطلق مردم، کودکانشان به مکتب میروند، از این طریق میتوانند کمکها را تا اندازهای بهطور عادلانه دریافت کنند. خانوادههایی هستند که کودکانشان به دلیل به دلیل مشکلات اقتصادی به مکتب نمیروند اما توزیع کمکها از این طریق میتواند آنها را با بهرهمندساختن از امداد به مکتب نیز تشویق کنند. این امر دو فاید دارد: یکی، کمک به مستحق واقعی میرسد و دیگر این که کودکان از مکتب باز نمیمانند.
ایجاد برنامههای آموزشی: ایجاد برنامههای آموزشی برای جوانان، علاوه بر این که این گروه اجتماعی را از نگاه دانایی و فنی تقویت میکند، بازار کار را نیز فعال میسازد و کمکهای بشردوستانه بهعنوان یک سرمایه در جامعه به چرخش میافتد. کسانی که فن میآموزند وارد بازار کار میشوند و نیز جوانان تحصیل کردهای که در شرایط کنونی کارشان را از دست داده اند یا پس از فراغت از دانشگاه هنوز کار نیافته اند، با معاش مشخص استخدام میشوند و از تواناییهای آنها در جامعه استفادهی درست صورت میگیرد.
برنامههای آگهیدهی بزرگسالان: در قالب این برنامه در شهرها و روستاها میتوان برنامههای آموزشی صحی ــ بهداشتی و حرفوی را برای بزرگسالان راه انداخت. در قالب این برنامه، برای اشتراک کنندهگان سهم مشخص امداد در نظر گرفته شود. از یک سو، ظرفیت اجتماعی بالا میرود و از طرف دیگر، افرادی که در کتهگوی معلمین و دانشآموزان مکاتب شامل کمک نمیشوند، از این طریق میتوانند شامل دریافت کمک شوند.
راهاندازی برنامههای عمرانی و کشاورزی: با راهاندازی کارهای اساسی و مفید عمرانی میتوان طبقهی کارگر جامعه را از کمک مستفید ساخت. از این طریق میتوان هم راه، بندهای کوچک آب، پلچک، جوی برای مزارع زراعتی ساخت که زیربنای جامعه در درازمدت تقویت میکند و هم در حال حاضر میتوان بحران قحطی را در برابر کار مفید، مهار ساخت.
استخدام نیرو برای باز نگهداشتن راههای مواصلاتی در زمستان: با آمدن زمستان، راههای مواصلاتی در اکثر نقاط کشور مسدود میشود، مدیریت این کار از توان طالبان بیرون است. نهادهای امدادرسان این کار را با استخدام نیرو میتواند مدیریت و دسترسی مردم را به سهولتهای صحی و دیگر مواد مورد نیاز، فراهم سازد. این کار میتواند با استخدام نوبتی مردم محل انجام شود.
در انجام این پروژهها باید از نیروی محلی با نظارت مستقیم نهادهای امدادرسان کار گرفته شود. با مدیریت سالم نهادهای امدادرسان و نظارت دقیق از انجام توزیع امدادها، میزان فساد به اندازهی قابل ملاحظه کاهش مییابد و کار موثری صورت میگیرد. نهادهای امدادرسان میتوانند این کار را با فعالکردن دفترهای ساده و کمهزینه انجام دهند. در گذشته، بخش زیادی از کمکها بهصورت بیرویه در دفاتر تحت عنوان امکانات هزینه میشد که بیهوده بود.
در کنار این، همکاری نزدیک و صادقانه مردم در شناسایی افراد مستحق جامعه که به هر دلیل ممکن در کتهگورهای بالا قرار نمیگیرند و نمیتوانند از کمکها مستفید شوند، نیاز اساسی است. این گونه افراد و افراد آسیبپذیر بیجا شده از گروههای مستحق اصلی هستند که با همکاری مردم میشود آنها را حمایت کرد.
در تمامی این موارد، امنیت، دغدغهی اصلی است و باید نهادهای امدادرسان در حال حاضر از طالبان تضمین امنیت را بگیرند.