محل تبلیغات شما

محل تبلیغات شما

اعتیاد پدیده‎ی خطرناکتر از تروریسم

پل سوخته در قلب پایتخت و ورودی دشت برچی نام آشنا برای مردم شهر کابل است که با دود و اعتیاد گره خورده است. این پل که برفراز رودخانه کابل موقعیت دارد، زیر آن چیزی شبیه جوی سرباز فاضلاب است که بوی و تعفن آن تا فاصله های دور مشام آدمی را می آزارد.

اعتیاد پدیده‎ی خطرناکتر از تروریسم

روزانه معتادان زیادی با گروه سنی مختلف از کودکان چهارده ساله گرفته تا سالمندان 70 ساله زیر این پل جمع می شوند و در واقع زندگی شان را دود می کنند. به تازگی زنان با  کودکان زیر 10 سال شان نیز به این جمع افزوده شده است. عابران این مسیر با نگاه کنجکاو، خشم و نفرت و گاهی هم با دلسوزی و تامل  به این مکان می نگرند. ده ها مقام دولتی نیز روزانه با قطار از موترهای لوکس شان بدون توجه به آن چه در زیر پل می گذرد، از اینجا در رفت و آمد اند.

این مکان اکنون به قتلگاه انسان و جهنم مردمانِ تبدیل شده است که هر روز زره- زره و به تدریج می میرند. نه کمک های میلیاردی جهانی، نه پروژه بگیران مدنی و انجویی و نه رهبران و سیاستمداران سیاسی هیچ کدام زره ای از درد و رنج آنها نکاسته است.

 پل سوخته شاید تنها یکی از صدها نمونهی وضعیت رقت بار و سونامی خاموش اعتیاد در افغانستان است که هرروز به تعداد آن افزوده می شود.

بر اساس آمار وزارت صحت عامه افغانستان هم اکنون بیشتر از سه میلیون نفر در افغانستان معتاد است که این رقم چیزی حدود یازده درصد نفوس کل کشور است. فقر، بیکاری، مشکلات روانی ناشی از جنگ و خشونت، کار در مزارع خشخاش، خشونت های خانوادگی، کار در شرایط سخت، دسترسی آسان به مواد مخدر، مهاجرت به کشورهای همسایه، عدم آگاهی و نداشتن برنامه درست دولتی از عوامل رو آوردن مردم به اعتیاد است.

شاید در کشوری که 90 درصد تریاک جهان را تولید می کند؛ کشوری که تریاک و اعتیاد تنها یک مورد از صدها معضل بدبختی و رنج مردم است، رقم درشت معتادین آن چیزی جالب نباشد. یا هم آنرا به سان مشکلات دیگر بپنداریم که روزانه با آن درگیر هستیم. اما سوال اصلی این است که وقتی ما نتوانیم در پایتخت کشور، درجوار وزارت خانه ها، سفارت خانه ها، مقامات مسؤل و صدها موسسه و سازمان و حزب و رهبر یکی از مشکلات اصلی و جدی مردم را حل کنیم، چگونه می توانیم مرهمی بر بی شمار درد و آلام مردم دورتر از پایتخت بگذاریم؟

خطرات و آسیب های اجتماعی و روانی مواد افیونی برای زندگی بشر کمتر از تروریسم و سلاح های کشتار جمعی نیست. بلکه در مواردی به عنوان یک تهدید جدی و فعال اما آرام و خاموش حیات بشر را به نابودی کشانده و بیشتر از هر سلاح کشنده نیز عمل نموده است.

آسیب های این پدیده خانمانسوز در همه ابعاد زندگی انسان تاثیر گزار است. که برعلاوه آسیب های اجتماعی و نابسامانی های خانوادگی و فردی حیات بشری را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی مورد تهدید و چالش جدی قرار می دهد.

در شرایط کنونی افغانستان که درگیر جنگ با تروریسم بین المللی و سازمان های استخباراتی است مواد مخدر نیز به همان پیمانه برای این کشور خطرناک و نابود کننده است. چه کشت و تولید آن که از پول و درامد آن طالبان و دیگر تروریستان تجهیز می شوند. و چه مصرف آن که زندگی صدها هزار انسان را به تدریج و خاموش به نابودی و تباهی می کشاند.  

متاسفانه نه مردم، نه فعالین مدنی و اجتماعی و نه دولت به آسیب ها و پیامد های زیان بار آن توجه نکرده و در سالهای گذشته کمترین عملکرد مبارزه را در این زمینه داشته است. چه در بخش درمان معتادین و چه در بخش برخورد با مافیا و توزیع کننده گان آن هنوز اقدام جدی و موثری صورت نگرفته است. قاچقبران و شبکه های مافیایی که تار و ریشه شان به بعضی مقامات دولتی نیز می رسد، آزادانه مواد مخدر را به مشتریان شان پخش می کنند.

با توجه به این وضعیت که هر روز بر تعداد معتادین به مواد مخدر افزوده می شود و به همین پیمانه مافیای مواد مخدر رشد می کند و بر رشد جرم و جرایم نیز تاثیر گزار است، این پدیده به خطر جدی بدتر از تروریسم تبدیل خواهد شد که عواقب ناگوار برای مردم، جامعه و دولت خواهد داشت.

 بنابر این بسیج همگانی و مبارزه جدی تمام اقشار جامعه را می طلبد تا علیه این پدیده شوم مبارزه کنیم و این مبارزه را نیز از دل پایتخت آغاز نماییم. تا باشد هم مسولیت اخلاقی و وجدانی مان را ادا کرده باشیم. هم زندگی صدها هزار انسان را نجات دهیم و هم دولت و نهاد های مسؤل را متوجه آسیب ها و خطرات این پدیده خانمانسوز نماییم. 

مطالب بیشتری در این بخش