

دخالت نهادهای ايرانی در برنامه های إسلامی با رَيَّا و تزوير به شدت جريان دارد
متن سخنراني حاجي عنايت علي زاده رئيس مركز فرهنگي فيض محمد كاتب در مراسم جشن برات بتاريخ ٢٢ مي ٢٠١٦
بخش اول
مركز فرهنگى فيض محمد كاتب ( هالند)
خواهران و برادران گرامى
تقريبا تمام مربوطين باور و عقائدى اعتقادى پيروانش به دو بخش تقسيم مى گردد.
١- پيروان ( مردمى )كه بِنَا بر برداشتهاى كه داشته اند، يا آموخته اند و يا به إرث برده اند بر عقيده و باور خويش استوار هستند.
٢- كسانى و يا جريان هاى هستند كه با سوى استفاده از باور و عقائدي معصومانه و عاطفى همين مردم سود ميبرند، بهره سياسي و اقتصادي ميبرند كه دين اسلام نيز از اين وضعيت مستثنا نيست.
با آغاز نيمه دوم در سده اول صدر اسلام كه مردم با برداشتهاى كه از حضرت پيامبر داشتند، آموزه هاي كه از يارانى پيامبر آموخته بودند و پيام هاى كه از اىمه شنيده بودند. شماري زيادي شيفته اين دين گرديدند. متاسفانه با شكل گيري امپراطورى اموى در نيمه دوم سده اول دين اسلام و اين امپراطوري مورد سوي استفاده شديد سياسي و بهره برداري شخصي و حكومتي حاكمان قرار گرفت. بنام دين قتل عام هاى خشن صورت گرفت. أموال مردم در نقاط مختلف تاراج گرديد. در ساحات مختلف جنگ هاى خونين براه انداخته شد. تا جايكه دست شان رسيد در نقاط مختلفى از جهان مردم را به قتل رسانيدن و براى هر عمل ظالمانه خويش روايتي خلق كردند و حديثى جعلى بوجود آوردند. امروزه صدها هزار حديث و روايات جعلى در گردش است.
بدنامى جهانى مسلمانان و چهره تخريب شده اسلام به علتى همان عمل هاي ناشايسته اى است كه با سوى استفاده از اين دين صورت گرفته است. احاديث، روايات و نوشته هاى كه در توجيح منافع شخصي أشخاص، حكومت ها و حاكمان خلق گرديده است. اين وضعيت ميراث شومى است كه تمام بشريت از آن رنج ميبرد و بيشتر از همه مسلمانان. در حقيقت مردمى كه بيشتر از همه شيفته اين دين اند، صدمه زيادتر را متحمل مى شوند. وضعيت كشور و مردم ما مثال بارزى اين مدعا است.
مهدويت
متاسفانه وضعيت در قضيه مهدويت نيز مستثنا از شرايط كلي جهان اسلام نيست. به همان ترتيب مربوطين اين باور نيز دو دسته هستند.
١- دسته اول مردم عام و منتظر اند. عموم اين مردم باور دارند كه كسي مي آيد و بناى امنيت را ميگذارد و عدالت را نهادينه مي سازد. مثل شما چه زيبا در اشتياق تامين عدالت و امنيت گردهم مى آيند و محفل مي گيرند. اشتياق و ايمان خويش را نسبت به عدالت و امنيت آشكار مي سازند . در جهان امروزى كه نياز رسيدن به عدالت و محو بى عدالتى و خشونت بيشتر از هر زمانى احساس مى گردد. خصوصا، در كشورى عزيز ما افغانستان كه از بى عدالتى مردم به فغان آمده و جنبش مردمى روشنايى را ايجاد كرده اند به تاريخ ٢٧ ثور شما ديديد و همه شاهد بوديم كه بيشتر از يك ميليون انسان در اعتراض به بى عدالتي در سرك هاى كابل آن مارشى بزرگ و راهپيمايى عظيم و تاريخي را انجام دادند. دادخواهى عمومى مردمى صبور كابل كه كمتر اعتراض مى كنند كه من بارها در صحبت هاى خويش در جمع مردم و جوانان كابل نسبت به سكوت و عدم اعتراض شان به خاطر بى عدالتى ها و نابسامانى هاى جارى در كشور گلايه كرده ام و هميشه سكوت مردم را اصلى ترين علتى نهادينه شدن ظلم و بي عدالتى بيان داشته ام. تظاهرات جنبش تبسم و اينك جنبش روشنايى نشان ميدهد كه به اصطلاح عاميانه ما " كارد به استخوان رسيده" و تداوم ظلم و بى عدالتى هاى لجام گسيخته صدها هزار انسانى كابل و ميليون ها شهروند افغانستان را ناچار ساخته است كه به سرك ها بيايند و فرياد بزنند. همين اكنون در شهرهاى مختلفى افغانستان و خيلى از نقاطى جهان در هم آهنگى با جنبش روشنايي دادخواهى جريان دارد. اين وضعيت، اشتياق و انتظار شما حاضرين ارجمند را نسبت به عدالت بيشتر معنا و مفهوم مى بخشد.
٢- جريان دوم در قضيه مهدويت، سود جويانى هستند كه از احساسات و عاطفه پيروان حضرت مهدى فقط سوى استفاده نموده و مى نمايند. اين دسته در شعار با پيروان عقيدتي ابراز همنظري دارند. ولى در عمل كاملا در جبهه مقابل و برعليه تامين عدالت و امنيت و آسايش مردم مي جنگند. مثال هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد. بزرگترين نمونه امروزي، رهبران حاكميت در جمهورى اسلامى ايران كه در شعار براى فريباندن عاشقان حضرت مهدى كوشش ميكنند تا خود را اصلي ترين حامى مهدويت جا بزنند. اما عمل شان چهره و ماهيت حقيقي آنان را آشكار مى سازد. چند هفته قبل دخترى شش ساله مهاجر از افغانستان مورد تجاوز و قتل قرار گرفت. پس از اعتراضات گسترده در شبكه هاي مجازى ، برخى از فرهنگيانى ايرانى نيز ابراز همدردى كردند و خواستار تجمع و گل گذارى در مقابل سفارت افغانستان در تهران شدند كه من از تك تك آن صداهاى كه در غمشريكى خانواده مصيبت ديده و مظلوميت مردم افغانستان صورت گرفت سپاسگذارم. اما پوليس ايران با شدت و خشونت تمام مانع تجمع مردم و ابراز همدردى با خانواده مقتول در مقابل سفارت افغانستان شدند. فيلم هاى برخورد پوليس ايران را همه شما ديده ايد. خشونت اشرا در مقابل آن خانمى اهل افغانستان كه با دسته اي گل در مقابل سفارت افغانستان آمده بود همه مشاهده كرديم. من از وقائع اردوگاه سفيد سنگ نمى گويم، از داستان هاى تكان دهنده در اردوگاه سياه تله ياد نمى كنم. غمى پناهجويانى هموطنم را كه در مسير خارج شدن از ايران به سمت يكى از كشورى غيرى مسلمان براى دريافت سرپناه از زير بارى ظلم در ايران و افغانستان فرياد نمي كنم كه هر روزه نشانه مرمى هاى كينه و نفرت مرزبانان ايرانى قرار مى گريند و مظلومانه شهيد مى شوند. هزاران داستانى ظلم و جورى كه همه روزه در ايران بر پيروان و عاشقان حضرت مهدى تحميل مى گردد. هيچ چيزى نمى گويم. ولى ميخواهيم بگويم كه رهبران حاكم بر جمهورى اسلامى ايران در حاليكه شعارهاى بسيارى در حمايت از مهدويت را با افراط كامل مى سرآيند. اما در حقيقت بزرگترين دشمن براي اهدافي هستند كه منتظران حضرت مهدي در اشتياق رسيدن به آن لحظه شمارى مى كنند.
اغلب برنامه هاى جمهورى اسلامى ايران كه با شعار ترويج مهدويت صورت مى گيرد. دارايى ماهيت سياسى و اهداف سلطه جويانه است كه جز قربانى نمودن پيروان حضرت مهدى در راستاى اهداف و اقتدار رهبران حكومت ايران طراحى نشده است . برنامه حكومت ايران، منحرف سازى اذهان و افكار عامه از اهميت عدالت، امنيت و آسايش در قضيه مهدويت و سوق عاشقان حضرت مهدى به سمت خشونت، افراطگرايى و ذوب شدن در گرداب خرافه گرايى با جعل احاديث و طرح روايات ساختگى، برنامه هاى بى ريشه فرهنگى و فيلم هاى با داستان هاى خيالى است. دخالت نهادهاي مربوط به دولت جمهوري إسلامي ايران در برنامه هاي ديني و فرهنگي إسلامي كه در گوشه و كنار جهان داير مي گردد با رَيَّا و تزوير در حال حاضر به شدت جريان دارد. تا عقده گشايي هاي منطقوي و جهاني خويش و همينطور أهداف سياسي خود را جاگزين ماهيت اصلي و پيام انساني اين برنامه ها نمايد. اميدوارم كه فرصت مهيا گردد كه در برنامه هاى بعدى ابعادى مختلف اين قضيه را به بررسى بگيريم.