

بررسی عوامل ایجاد انگیزش در منابع بشری
مدیریت منابع بشری در ساختار نظام مدیریت سازمانی، بعنوان مهمترین و کلیدی ترین عنصر شناخته میشود و حتی بر ضرورت تشکیل و ایجاد بخش منابع بشری بعنوان نخستین گام آغاز بکار سازمان ها و نهاد ها تاکید میشود.
بحث مدیریت منابع بشری هم به طبع عناصر مهم و حیاتی زیادی را در خود جاداده است که روی سخن، درین سطور با مقوله ""انگیزش"، بعنوان یکی از اساسی ترین مباحث در مدیریت منابع بشری میباشد.
"انگیزش"، عامل اصلی تحرک بخشی به نیروی انسانی و ابزاری نهایت مهم و تعیین کننده و سرنوشت ساز، در جهت بکار بگیری و بکار اندازی توانایی ها و مهارت های بالقوه افراد و استفاده درست و موثر از استعداد های نهان و نهفته افراد در گستره سازمان ها و نهادها بشمار میرود.
از این رو میتوان گفت؛ "انگیزش" منحیث یک شیوه اصولی ، علمی و دقیق برای رسیدن به اهداف سازمانی و دستیابی به استراتیژی و مقاصد میباشد.
شکل گیری "انگیزش" متاثر از عوامل زیادی خواهد بود که اهم آن در ذیل به تشریح و تفصیل گرفته میشود:
1-محیط انسانی و عاری از تبعیضات و نابرابری ها و نخستین برخورد و واکنش مدیر درجه اول (کسی که در راس هرم مدیریتی قراردارد) و سایر کارکنان، در اوایل ورود و استخدام افراد در سازمان، بدون شک منحیث اولین گام در جهت جلب رضایت و توجه کارکنان، تاثیرگذاری خاص خود را دارد، زیرا کارکنان با نخستین ورود شان به سازمان، همه چیز را به آزمایش میگیرند و تمام زمینه ها را با تمام ابعاد شان به دقت زیر نظر دارند تا آینده کاری شان را بادر نظر داشت محیط و عکس العمل های همکاران، تصور کنند.
هنگامی که احساس آرامش، صمیمیت، دوستی و محبت در محیط سازمان برای کارکنان ایجاد گردد، افزایش رضایت شغلی به میان می آید و انگیزه کاری در کارکنان رشد می یابد.
2-میزان مزد، پر داخت های ضمنی، وسایل و ابزار کار لازم، مصئونیت و حفظ صحت و سلامتی، بهداشت، اضافه پرداخت، منظوری رخصتی های به موقع و هنگام نیاز، مزد تشویقی و مساعدتی، نیز از موارد مهمی هستند که انگیزه کار بیشتر و تداوم کار با همت بالاتر و با علاقه زیادتر را در کارمندان در پی دارد.
3-در نوع مدیریت فعلی در افغانستان، تمام حجم و سنگینی انجام کارها با تمام مسئولیت آن، بیشتر متوجه کارکنان پایین رتبه میباشد، اما اعتبار، صلاحیت ، افتخار و امتیازات آن منحصر به کارکنان عالی رتبه میباشد، بناءً راه دیگری برای انگیزش کارکنان، نام بردن از کارکنانیست که در انجام کارها سهیم بوده اند و نقش اجرایی برجسته در اجرای کارها را داشته اند. بسا واضح و طبیعیست که کارکنان با دیدن و شنیدن و تذکر رفتن نام شان در کنار اسامی بزرگتر ، تصور بزرگ شدن، مهم بودن و مطرح شدن را در آنان ایجاد میکند و به نحوی به انجام کارهای بیشتر و بزرگتر می اندیشند.
برخورد یکسان و عادلانه با تمام کارکنان، متناسب با شایستگی، کارکردگی ، مهارت، رفتار و حجم کاری که انجام میدهند و پرداخت امتیاز به آنان با درنظرداشت همین موارد، به یقین که از موارد تشویقکننده کارکنان به حساب می آیند. با این روش میتوان از کار عالی و شایسته کارکنانی که لیاقت بالاتری دارند تقدیر بعمل آورد و کارکنانسهلنگار، کمکار و بدون علاقه را به تحرک واداشت.
4-ایجاد فضای رقابتی سالم بمنظور فراگیری دانش و مهارت و ارتقای کمی و کیفی سطح اجراات کارکنان و جبران آن با انواع وسایل مادی و معنوی متناسب و معرفی کارکنان برتر و شایسته با برگزاری محافل و مجالسی که در آن تعدادی از کارکنان اداره و بیرون از اداره، حضور بهم رسانیده اند، نیز امریست که در انگیزش کارکنان نقش به سزایی دارد.
5-تفویض صلاحیت های مرتبط به وظیفه طبق لایحه وظایف( توجه شود تا صلاحیت های کاری کارکنان از آنان گرفته نشود) و حتی سپردن کار های مهمتر و بیشتر، در صورت موجودیت مهارت و توانایی در کارکنان، منجر به ایجاد تحرک و انگیزه در کارکنان میشود.
6-و در نهایت آموزش تخصصی، بخصوص فراهم آوری زمینه بازدید کارکنان از روند کاری کارکنان سازمان های مشابه در کشور های پیشرفته و متمدن را میتوان یکی از تاثیرگذار ترین عوامل در انگیزش کارکنان نام گذارد، زیرا کارکنان با مشاهده و ملاحظه کارکنان آن کشور ها، آن را با وضعیت موجود و توانایی های خویش به مقایسه میگیرد و تلاش میورزد تا با استفاده از حس رقابتی که در ذات انسان ها وجود دارد، در حد امکان همگام و همقطار آنان به حرکت در آید.