

همسایگان صلصال؛ حکایتی از مغاره نشینی در بامیان
در دو طرف رواق های باقی مانده از مجسمه های بزرگ بودا در ولایت مرکزی بامیان هزاران مغاره کوچک و بزرگی که هزاران سال قبل از امروز بگونه شگفت آوری در دل کوه های سخت هندوکش به شکل های مختلف مربع، مستطیل، مدور و شش ضلعی حفر شده اند، به چشم می خورند.
این مغاره ها که با سقف های گنبدی بصورت ماهرانه یی در دل کوه ها و صخره ها توسط سنگتراشان ماهر تراشیده شده اند، روزگاری محل عبادت هزاران راهب بودایی بوده اند.
تزئینات، نقاشی ها و گچ بری های داخل این مغاره ها طی سالهای گذشته قسما تخریب شده و یا هم مورد غارت قاچاقبران آثار باستانی قرار گرفته است.
با این وجود قسمت های باقی مانده نیز شاهکارهایی از خلاقیت،ذوق و هنر انسان های هزاران سالقبل را به نمایش می گذارد و اوج شکوه دیانت بودایی و تمدن دره بامیان را در ذهن بیننده تداعی می کند.
بسیاری از این مغاره های باقی مانده از دوره بودایی که قدامت برخی از آنها به 1600 تا 2500 سال می رسد، توسط دهلیز های دارای راهرو ها و پله ها به همدیگر وصل شده اند.
نظیر این دهلیزها و راهرو ها را که یگانه راه ارتباطی ساکنان این مغاره ها بوده است، در کمتر جایی می توان یافت.
برخی از منابع تاریخی تعداد این مغاره ها را بیشتر از 12 هزار ثبت کرده اند.
با این حال زمریالی طرزی باستان شناس معروف افغانستان که در حفاری چند ساله اش در بامیان به دنبال کشف بودای خوابیده 300 متره بود، تعداد مغاره های باقی مانده در بامیان را بیشتر از 10 هزار خوانده است.
کاظم یزدانی مورخ معاصر افغانستان که تحقیقات گسترده ای را در رابطه به آثار تاریخی بامیان انجام داده نیز گفته است که در منطقه سرخدر مرکز بامیان، واقع در 1200 متری غرب مجسمه بزرگ صلصال ، مغاره هایی وجود دارند که نسبت به سایر مغاره ها وسعت بیشتری دارند و طول برخی از آنها به 100 متر می رسد.
بزرگترین این مغاره ها به چهل ستون مسمی است که در 700 متری شمال مجسمه 53 متری صلصال واقع شده است.
دهانه این مغاره تنگ است اما در قسمت های پیشتر وسعت بیشتری یافته است، به گونه ای که دهلیز های خورد و بزرگی که به دو طرف این مغاره کشیده شده و توسط ستون های سنگی از هم جدا شده اند، این مغاره بزرگ را به لانه مورچه ها شبیه ساخته است.
گفته می شود به دلیل ستون های سنگی زیادی که در داخل این مغاره تراشیده شده، نام آن را چهل ستون گذاشته اند اما ستون های داخل این مغاره رقمی بیشتر از چهل را نشان داده است.
مغاره های باقی مانده در دل کوه ها و صخره های سنگی بامیان تنها به اطراف مجسمه های بودا خلاصه نمی شود. در مناطقی چون دره اژدر، دره ککرک،شش پل و دره فولادی در مرکز بامیان نیز مغاره هایی که برخی از آنها با نقوش مختلف تزیین شده، توجه را به خود جلب می کنند.
گذشت زمان و تحولات تاریخی بسیاری از این مغاره های باقی مانده از دوره بودیزم در بامیان را از بین برده است.
با این وجود استفاده از این مغاره ها در دوره های مختلف، متفاوت بوده است.
این مغاره ها که در گذشته های دور عبادتگاه هزاران راهب و زایر بودایی بوده اند، در دوره های بعد به کاروان سراهای تاجران راه ابریشم مبدل شدند. بعد ها این مغاره ها برای جنگجویان این سرزمین حکم سنگر را بخود گرفتند اما امروزه این مغاره ها تنها سرپناه بیشتر از دوصد خانواده فقیر در بامیان به حساب می آیند.
وضعیت مغاره نشینان
بیشتر کسانی که ناملایمات روزگار آنها را مجبور به مغاره نشینی کرده است، مهاجرانی اند که طی سالیان اخیر از کشورهای همسایه به افغانستان برگشته اند.
در میان آنان کسانی هم هستند که به نسبت فقر و نداشتن سرپناه از ده ها سال به این سو در مغاره ها زندگی می کنند، گویا که مغاره نشینی را از گذشتگان خود به ارث برده باشند.
خداداد مرد معیوب 57 ساله ایست که 5 دهه از عمرش را همراه با خانواده 6 نفری اش در مغاره ای در نزدیکی مجسمه بزرگ صلصال سپری کرده است.
او به مجله اورال گفت، این مغاره، تنها خانه اش است و به جز این مغاره ها در هیچ جای دیگری زندگی نکرده است.
این مرد مغاره نشین می گوید که با تمام سختی های مغاره نشینی، به زندگی در مغاره ها عادت کرده است، زیرا هیچگاهی موفق نشده است که زمینی برای ساختن خانه بخرد.
محمد کبیر از دیگر مغاره نشینان است که در قریه سنگ چسپان مرکز بامیان در یک مغاره بدون در و پنجره زندگی می کند. در دروزاه مغاره ای که او زندگی می کند، تنها یک بوری نخی آویزان است تا از ورود سرما، گرما و گرد و خاک جلوگیری کند.
کبیر می گوید که علی رغم وعده هایی که نهادهای مختلف برای اسکان مغاره نشینان داده است، تا هنوز سرپناهی ندارد.
او که از کمردردی، نفس تنگی و روماتیزم ناشی از نمناک بودن مغاره ها شکایت می کند، تنها آرزویش این است که بتواند خانم و سه کودک خوردسالش را از مغاره نشینی نجات داده و برای آنها سرپناهی بسازد.
به گفته او؛ زندگی در مغاره ها به حدی دشوار است که اگر حیوانی را هم در این مغاره ببندند، فرار خواهد کرد.
چرا مغاره نشینی؟
صادق علی یار فعال مدنی در بامیان ، عوامل مغاره نشینی در این ولایت را فقر اقتصادی مردم و عدم حمایت دولت از این مغاره نشینان می داند.
علی یار گفت:" با آنکه سالانه صدها میلیون دالر برای اسکان دادن مهاجران در کشور به مصرف می رسد اما مغاره نشینی در بامیان افزایش یافته است".
مقام های دولتی در بامیان نیز تایید کرده اند که مغاره نشینی در این ولایت، برای برخی از افراد تبدیل به یک فرهنگ شده است.
خادم حسین فطرت شاروال بامیان با تاکید بر این موضوع می گوید که با وجود توزیع نمره های رهایشی برای تعدادی از مغاره نشینان، بازهم میزان مغاره نشینی در این ولایت کاهش نیافته است.
با این حال، حبیبه سرابی والی پیشین بامیان گفته بود که عدم هماهنگی بین وزارت خانه های عودت مهاجرین، انکشاف شهری و نبود ماستر پلان در این ولایت، سبب شده است تا شمار زیادی از مهاجران و خانواده های فقیر در مغاره ها زندگی کنند.
مغاره نشینی در بامیان در حالی ادامه دارد که سازمان یونسکو در تلاش تخلیه کردن این مغاره ها است تا وضعیت تاریخی آنها حفظ شده و از تخریب بیشتر آنها جلوگیری شود.